در آستانه برگزاري بازي برگشت شهرآورد ليگ برتر يازدهم، آرش برهاني مثل هميشه اميدوارانه حرف ميزند و اثري از آثار دلواپسي در صدايش شنيده نميشود.
وقتي اسم شهرآورد ميآيد ياد چه چيزي ميافتي؟
هيجان! اين اولين حسي است كه از ذهنم و قلبم رد ميشود.
هيجان آزاردهنده يا دوست داشتني؟
قطعا دوست داشتني است. مگر وقتي كه بدانم در اين بازي غايب هستم يا مثلا وقتي كه بشنوم قرار نيست در تركيب اوليه به ميدان بروم.
به نظر مربي اهميت ميدهي؟
هميشه اين كار را كردهام.
اما گاهي اوقات كه در تركيب قرار نميگيري يك حالتي ميشوي و بعد ديده شده كه در تمرين با سرمربيات خصوصي صحبت ميكني. علت چيست؟
يعني نبايد ناراحت شوم؟ خب مسلم است كه ناراحت ميشوم، وقتي ميبينم در تركيب نيستم...
اما خيلي واضح آن را بروز ميدهي!
اين ديگر دست خودم نيست. اخلاقم اينطوري است. در صورتي كه شايد حتي گاهي به ضرر خودم هم تمام شود... البته گاهي هم اينچنين نشده است و شما خبرنگارها سريع حرف در ميآوريد كه برهاني قهر كرده و بابت نيمكتنشين شدنش عصباني است.
يعني عصباني نبودهاي؟
عصباني بودن با قهر كردن فرق دارد. من وقتي در تركيب نيستم هزار فكر از سرم ميگذرد و دنبال چرايي آن هستم و در آن لحظات نميتوانم لبخند بزنم. فكر كنم حالا هم ديگر همه مرا و اين اخلاقم را شناختهاند. من از دست كسي دلخور نميشوم. نه از سرمربيام و نه از هم تيميام كه به جاي من به ميدان رفته. فقط به فكر فرو ميروم كه چطور شده از تركيب بيرون ماندهام.
در اين باره هم با سرمربي حرف ميزني؟
دقيقا. ميخواهم ايراد و عيب كارم را رفع كنم تا ديگر اين حالت برايم تكرار نشود، اين كه ديگر اشكالي ندارد كه آدم دنبال بهتر شدن باشد.
چه تاثيري در كارت ميگذارد؟
خب: ميروم و روي مسائلي كه از سرمربيام ميشنوم، فكر ميكنم تا آنها را برطرف كنم.
اما اين قبيل مسائل در مسابقاتي مثل دربي مهمتر جلوه ميكند؟
طبيعي است كه چنين باشد.
حالا فكر ميكني در شهرآورد برگشت باز هم از اين قبيل مسائل برايت رخ دهد؟
به جاي فكر كردن به اين مسائل به مسابقه فكر ميكنم و خودم را مهياي اين ديدار ميسازم.
چقدر روي اين بازي تمركز ميكني؟
خيلي فكرم را مشغول آن نميكنم...
...ميتواني؟
سعي ميكنم. قبول دارم كه از حدود دو هفته پيش از داربي همهجا حرف از اين مسابقه است و چه بخواهي و چه نخواهي تو را درگير اين مسابقه ميكنند، اما باز هم به نظرم بستگي به خود آدم دارد كه چطور با آن مواجه شود.
چطور روي بازي تمركز ميكني؟
وقتي تمرين تمام ميشود، سعي ميكنم به فرامين سرمربي در طول تمرين فكر كنم. اين كه از من چه خواسته و چه راهكارهايي را براي رسيدن به هدف به من توصيه كرده است. يكسري كارهاي ديگر روانشناسي هم هست كه براي رسيدن به آرامش بيشتر از آنها استفاده ميكنم.
چه كارهايي؟
بيشترش همان آزاد كردن ذهن و روشهاي اينچنيني است تا بتوان بر اضطرابهاي احتمالي غلبه كرد.
فكر ميكني بار رواني در اين بازي بيشتر روي كدام تيم است؟
چيزي در حدود 50 ـ 50 است. ما چهار ، پنج مسابقه است كه به پرسپوليس نباختهايم و غير از دربي جام ولايت، بقيه بازيها را برنده از ميدان بيرون رفتهايم و برعكس ما آنها هستند كه همواره طي اين مدت شكست را تحمل كردهاند بنابراين هم ما نميخواهيم از اين روند عقب بكشيم و هم آنها نميخواهند بار ديگر بازنده باشند.
پس بوي مساوي ميآيد؟
اصلا دوست ندارم مساوي كنيم. چون طعم برد را چشيدهايم و ميخواهيم اين بار هم برنده باشيم.
اما خودت گفتي كه پرسپوليس هم به اندازه شما انگيزه دارد!
اما نگفتم كه دفعات قبل آنها بيانگيزه بودند. پرسپوليس و استقلال هر بار كه برابر هم ميايستند سرشار از انگيزه بردن و پيروز شدن هستند. يعني تصور اين كه آنها در طول 4 يا 5 مسابقهاي كه با علي دايي و حميد استيلي برابر ما قرار گرفتند خواهان برد نبودند، بشدت غلط است. اين ما بوديم كه با تكيه بر انگيزه و كار تاكتيكي بهترمان توانستيم از فرصتها بهتر سود ببريم و برنده شويم.
پرسپوليس دايي بهتر بود يا استيلي؟ يا بهتر است بگوييم شكست دادن كدام پرسپوليس راحتتر بود، پارسالي يا امسالي؟
شكست دادن اين تيم تحت هر شرايطي سخت است. چه با دايي چه با استيلي و چه با هر مربي ديگري. چون معتقدم سرمربيان دو تيم در اين ارتباط تا اندازهاي نقش دارند و بخشي از كار هم به خود بازيكنان و خودباوريشان مربوط است. به همين خاطر هم هست كه من فكر ميكنم ما طي اين چهار برد اخيرمان همواره تيمي قدرتمند را بردهايم و هميشه پرسپوليس، پرسپوليسي بوده و هست.
حالا كه آنها از نظر روحي ـ رواني با دنيزلي شرايط بهتري دارند باز هم به پيروزي فكر ميكنيد؟
قطعا! آنها مطمئنا به ما ميبازند. چون استقلال براي ركورد زدن يا كسب پنجمين برد به مصاف پرسپوليس نميرود، هدف ما به مراتب باارزشتر از اين است. ما بيشتر از حريف و اسم و رسمش به فكر سه امتياز اين بازي هستيم. شايد سالهاي قبل اين جملات تكراري و كليشهاي به نظر ميرسيد، اما باور كنيد اين بار قصد كليشهاي حرف زدن ندارم و جديتر از هميشه ميگويم كه ما با بردن پرسپوليس ميخواهيم راه رسيدن به قهرمانيمان را هموارتر كنيم.
يعني از نظر كريخواني و مسائل مربوط به آن كاري به اين بازي نداري؟
البته كه اگر برنده شويم ركوردمان دستنيافتنيتر ميشود، اما قبل از فكر كردن به ركورد بايد به فكر قهرمان شدن باشيم.
فقط تو اين طوري فكر ميكني؟
خير. حداقل تمام رفقاي صميميام در تيم هم چنين طرز فكري دارند.
هدف چيست؟
برهاني: تصور اين كه آنها در طول 4 يا 5 مسابقهاي كه با علي دايي و حميد استيلي برابر ما قرار گرفتند خواهان برد نبودند بشدت غلط است. اين ما بوديم كه با تكيه بر انگيزه و كار تاكتيكي بهترمان توانستيم از فرصتها بهتر سود ببريم و برنده شويم
هدف خوشحال كردن دل هوادارانمان است. ما با بردن پرسپوليس دو كار همزمان را انجام ميدهيم. هم سه امتياز به اندوختهمان اضافه ميكنيم و هم رقيب سنتيمان را مغلوب خواهيم كرد. از اين هدف ارزشمندتر چيست؟ ما مثل آنها نيستيم كه بخواهيم فقط با يك برد خودمان را به لحاظ روحي ارضا كرده و بعد بيخيال ساير نتايجمان شويم. ما از حالا ميدانيم كه هر يك امتيازي كه از دستمان خارج شود ميتواند سرنوشت بد روز پاياني فصل پيش را برايمان تداعي كند. ما با يك امتياز اختلاف نسبت به سپاهان قهرماني را از دست داديم و اعضاي تيم از مديرعامل گرفته تا سرمربي و بازيكنان ديگر نميخواهند اين اتفاق تكرار شود.
اگر بازي كني گل هم ميزني؟
گل زدن به پرسپوليس با تمام گلهاي ديگر فصل تفاوت دارد و خوشبختانه تاكنون اين حس را تجربه كردهام. اگر اينبار هم در تركيب تيمم به ميدان بروم تمام سعيام را ميكنم كه بتوانم گل بزنم.
چطور ميتواني تا اين حد راحت در نقطه كور خط دفاع حريف جاي بگيري؟
بخش زيادي از آن به خاطر تحرك زيادي است كه درون زمين دارم. من در كل مهاجم بيحركتي نيستم كه بايستم تا توپ روي سرم بيايد و آن وقت ضربه بزنم. نميدانم گاهي شايد ديده باشيد كه حتي تا نزديكي محوطه 18 قدم خودمان هم عقب ميآيم و توپگيري ميكنم. درون محوطه 18 قدم حريف هم چنين جابجاييهايي را انجام ميدهم و بخشي از آن هم به استعداد ذاتيام مربوط ميشود كه خودم را به موقع به محل مورد نظر ميرسانم.
سرعتت نقشي در اين ميان ندارد؟
بله(!) داشت فراموشم ميشد. شكر خدا سرعت بالايي در جابهجا شدن درون زمين دارم و از اين طريق ميتوانم خودم را به محل مورد نظرم برسانم.
حالا كه مجيدي رفته توانستهاي با ميلاد يا يركوويچ هماهنگ شوي؟
با ميلاد كه از فصل پيش هماهنگ بودم و حالا هم در تمرينات خيلي خوب يكديگر را پيدا ميكنيم. يركوويچ هم فوروارد زيركي است و هم با پا و هم با سر توان گلزني دارد.
دلت براي بازي كنار مجيدي تنگ نشده؟
فوتبال حرفهاي همين است. يك روز در اين تيم هستي و يك مرتبه فردا صبح راهي يك تيم ديگر ميشوي. ديگر كمتر فوتباليستي پيدا ميشود كه تمام عمرش را در يك تيم سپري كند. آقا فرهاد هميشه براي من يك فوتباليست ارزشمند و بزرگ در سطح باشگاهي و ملي بوده و هنوز هم هست. اميدوارم بتوانم باز هم روزي كنارش بازي كنم.
در اين شهرآورد جاي چه كساني خالي است؟
جاي خيليها كه نميخواهم از آنها اسم ببرم و فقط از مجيدي و آن دو ياد ميكنم كه دوست داشتم آنها هم در اين بازي حضور مييافتند و با آنها پرسپوليس را شكست ميداديم.
تفاوت پرسپوليس استيلي با دنيزلي تا چه حد است؟
باور كنيد آنقدر مسابقات فشرده و پشت سر هم برگزار ميشود كه فرصت نميكنم مسابقات تيم خودمان را مرور كنم. من هميشه عادت داشتم كه پس از بازي فيلم ضبط شده آن را ميديدم و روي بازي خودم تمركز ميكردم، اما حالا كه نيمفصل دوم شروع شده آنقدر فرصت براي رسيدن به بازي بعدمان كم است كه خيلي هنر كنم فيلم بازي استقلال را ميبينم و همين.
يعني هيچ تغييري را احساس نكردهاي؟
راستش را بخواهيد نه! اين پرسپوليس همان تيم اوايل فصل است با اين تفاوت كه انگيزهشان براي مسابقه دادن و بردن بيشتر شده است.
خب اين تغيير نيست؟
تغيير است، اما فكر ميكنم بيشترش به خاطر شرايط اين تيم در جدول باشد. يعني اگر هر كس ديگري هم در راس كادر فني اين تيم بود، بازيكنان آن براي رسيدن به جايگاهي بهتر تلاششان را 2 برابر ميكردند.
دنيزلي را دست كم گرفتهاي؟
اينطور نيست. به تيم خودمان اطمينان دارم. دنيزلي را پيش از اين كه پرسپوليسيها بشناسند در پاس شناختم و از نوع تفكراتش پيش از چنين مسابقاتي هم به خوبي آگاه هستم. ميدانم كه او تحت هيچ شرايطي دوست ندارد بازنده اين داربي باشد و اين فكر را هم توي ذهن شاگردانش جا انداخته. به نظر ميرسد عزم و اراده ما براي بردن هنوز هم بيشتر از پرسپوليس باشد.
چطور؟
چون اين استقلال فقط براي بردن شهرآورد به زمين نميرود، بلكه تيمي برابر پرسپوليس قرار ميگيرد كه ميخواهد قهرمان شود. قهرماني با 2 برد رفت و برگشت داربي.
نتيجه را هم پيشبيني ميكني؟
با توجه به خط دفاعي و دروازهبان خوبي كه ما داريم فكر ميكنم يكي از آن صفرها را به پرسپوليس بدهم و يك عدد مثل يك يا دو را هم به استقلال. چون ما يك ـ صفر يا 2 ـ صفر برنده ميشويم. البته بيشتر فكر كنم همان يك ـ صفر باشد.
... و اگر ببازيد؟
ما نميبازيم كه به بعد از آن فكر كنم. استقلال برنده ميشود و من هم پس از آن يك استراحت كامل خواهم كرد.
محمدرضا مدني - جامجم