درست روبهروي او صاحب مغازهاي بيتوجه به نگاه ناباور عابرين با مشتري دعوا ميكند... اين بيتوجهيها آنقدر زياد شده است كه گاهي خجالت ميكشيم اين رفتارها در آينهاي مثل تلويزيون باز تابانيده شود.
در واقع ما وارث معضلاتي هستيم كه خود بر خود تحميل كردهايم و گريزي از آن نيست. وقتي به خيابان ميرويم يعني پا به خانه دوم خود گذاشتهايم؛ جايي كه به ناچار بخش زيادي از روز خود را در آن سپري ميكنيم و البته در آنجا گاه شاهد ناهنجاريهاي بسياري هستيم.
برنامه آقاي دلواپس كه چندي است از شبكه سوم سيما پخش ميشود، با همين نيت تهيه شده يعني نشاندادن رفتارهاي خودمان در قاب تصوير.
كاري كه برنامه «آقاي دلواپس» سعي در القاي آن دارد، زندهكردن حسي در ماست تا اگر بخواهيم دفعه بعد براي رسيدن به قرارمان حقوقي را نقض كنيم ياد تصوير خود يا دوستانمان بيفتيم كه شب پيش در تلويزيون ديدهايم و شرمزده شويم و اين همان رسالتي است كه اين برنامه به نوعي انجام به آن را به دوش ميكشد.
يعني بيرون كشيدن پليس دروني هر فرد. صميميت و غيرمنتظره بودن برنامه همراه با تهمايههاي طنز كه لازمه كار محسن حاجيلو، نويسنده و كارگردان اين برنامه است، تاثير زيادي بر بينندگان ميگذارد. به آنها يادآور ميشود كه كسي هست كه دلواپس و نگران بيتوجهيهاي آنهاست.
چه خوب است از اين دست برنامهها كه بدون هزينه هنگفت و با هدف فرهنگسازي در تلويزيون ساخته ميشود، بيش از اين حمايت شود و از سازندگان ايدههاي خلاق كه در نهايت به آرام و زيبا شدن فضاي شهري ما منجر ميشود، تشكر كرد زيرا هر شهري در كنار ساخت فضاها و كالبد شهر، نيازمند برقراري روابط معقول بين محيط طبيعي و فيزيكي با وضع اجتماعي و فرهنگي آن است تا ايندو در كنار هم به آرامش بيشتر شهر كمك كنند.
مهراوه فردوسي - جامجم