Quantcast
Channel: jamejamonline.ir - 22 - RSS Version
Viewing all articles
Browse latest Browse all 8493

افراطي گري زمين خورده در VOA

$
0
0
آمريكايي‌ها معتقدند كه ديپلماسي را بايد نه‌تنها در كلام و رفتار دولتمردان كه در حوزه‌هايي خارج از آن پيش برد تا جدا از تاثيرگذاري در حوزه قدرت و سياست رسمي بتوانند بر افكار جمعي و ملت‌ها نيز تاثيرگذار باشند و اين همان چيزي است كه از آن به ديپلماسي عمومي ياد مي‌كنند.

يكي از راه‌هاي گسترش نفوذ اين نوع از ديپلماسي كه اتفاقا جواب و واكنش بسيار خوبي هم از آن گرفته‌اند، سرمايه‌گذاري در حوزه رسانه براي سيطره نفوذ خود و راهبري افكار عمومي در كشورهاي مختلف است. رسانه‌هايي كه به زبان‌هاي مختلف و در قالب‌هاي متنوع يك رسالت بيشتر ندارند: سياست‌ها و اقدامات اين كشور را در اقصا نقاط دنيا براي مردم عادي تشريح و توجيه كنند و چهره‌اي حامي اين ملت‌ها از اين كشور به تصوير كشند.

سازمان رسانه‌اي «صداي آمريكا» با تعقيب چنين اهدافي به منظور پيشبرد ديپلماسي عمومي آمريكا در برهه‌اي كه بيش از هر زمان ديگري آنها نياز به يارگيري در ميان ملت‌ها و تاثيرگذاري بر افكار جهانيان داشتند بنا نهاده شد. درست 70 سال پيش و كمي بعد از حمله ژاپني‌ها به پرل‌هاربر كه زمينه‌ساز ورود آمريكايي‌ها به جنگ جهاني دوم شد، اين سازمان پخش اولين برنامه‌هاي راديويي خود را آغاز كرد؛ ذكر اين نكته خود بسياري از سياستگذاري‌ها و اهداف مدنظر ايده‌پردازان چنين سازماني را تا حدود زيادي روشن خواهد كرد. وقتي اشاره شود اولين زباني كه اين راديو به آن برنامه پخش كرد زبان آلماني و براي مردمي بود كه در آن مقطع زماني بزرگترين و قدرتمندترين دشمن آمريكايي‌ها بودند، اما هدف اين بود كه اين سازمان رسانه‌اي حساب مردم و دولت ژرمن را از هم جدا كند و از سياست‌هاي آمريكا كه به زعم اين رسانه منافاتي با خواست و اراده مردم آلمان نداشت در قالب‌ برنامه‌هاي مختلف راديويي سخن گويد. بهبود چهره آمريكا در جهان، گسترش آزادي و دموكراسي آمريكايي و به پيش‌بردن گونه‌اي از سياست‌ورزي آمريكايي كه شكل رسمي و نمايان آن در وزارت خارجه آمريكا پيگيري مي‌شود، اهدافي بود كه خيلي زود به يك الگو در ميان ساير بخش‌هاي اين رسانه و زبان‌هاي مختلف آن تبديل شد.

صداي آمريكا خيلي زود گسترش يافت و زبان‌هاي متعدد ديگري به آن اضافه شد و حالا 70 سال از ماه مارس 1942 و تاسيس voice of America مي‌گذرد و به ادعاي ديويد انسور، مدير فعلي اين سازمان به بيش از 43 زبان دنيا در محدوده جغرافيايي آسيا، اروپا و شمال آفريقا برنامه پخش مي‌كند و در هفته مخاطبي درحدود 141 ميليون نفر در سراسر دنيا دارد. مجموعه صداي آمريكا(VOA) زيرمجموعه هيات مديره رسانه‌هاي خارجي دولت ايالات متحده آمريكا يا همان BBG و زير نظر اين هيات مديره ـ كه اعضاي آن متشكل از شوراي روابط خارجي آمريكا و نمايندگان منصوب دستگاه وزارت امورخارجه اين كشور هستند ـ اداره شده كه رياست BBG نيز با راي مجلس سناي آمريكا انتخاب مي‌شود. گزاره‌هاي مناسب براي به عهده‌گرفتن اين مديريت نيز توسط «تيم بازرسي ويژه ايالات متحده آمريكا» كه فعاليت‌هاي رسانه‌هاي عمومي آمريكا را زير نظر دارد به مجلس سناي ايالات متحده و وزارت خارجه معرفي مي‌شوند.

صداي آمريكا بيش از 1100 كارمند رسمي دارد كه همگي آنها در مقر اين سازمان رسانه‌اي در واشنگتن مشغول فعاليت هستند. در نقاط مختلف دنيا نيز خبرنگاران و گزارشگران آزاد با آن همكاري مي‌كنند تا در هفته بيش از 1500 ساعت برنامه راديويي و تلويزيوني براي پخش ماهواره‌اي در سراسر دنيا فراهم آيد. هزينه توليد تمام اين برنامه‌ها توسط دولت آمريكا تامين مي‌شود و اين سازمان هيچ‌گونه درآمدي از محل تبليغات ندارد. بودجه ساليانه صداي آمريكا كمي بيش از 800 ميليون دلار است كه با تاييد سنا و موافقت رئيس‌جمهور آمريكا پرداخت مي‌شود.

بخش فارسي؛ افراط به جاي حرفه‌اي‌گري

يكي از زبان‌هايي كه از همان بدو راه‌اندازي صداي آمريكا به اين رسانه افزوده شد، زيان فارسي بود. در همان سال 1942 كه اين سازمان راه‌اندازي شد بخش فارسي نيز در آن شروع به فعاليت كرد كه اين فعاليت اما تنها براي فراهم‌آوردن محتواي موردنياز در مورد رويدادهاي ايران بود و پخش برنامه به زبان فارسي در اين راديو وجود نداشت. اين فعاليت تا سال 1945 ادامه داشت و سپس متوقف شد. 4 سال بعد بخش فارسي دوباره فعاليت خود را از سرگرفت و اين‌بار 11 سال ادامه پيدا كرد و در سال 1960 متوقف شد. اين آمد و شد در فاصله سال‌هاي 1964 تا 1966 نيز تكرار شد تا اين‌كه سرانجام چندماه پس از پيروزي انقلاب اسلامي و دگرگون‌شدن رابطه ديپلماتيك ايران و آمريكا، اولين پخش برنامه‌هاي راديويي صداي آمريكا به زبان فارسي شروع شد. حال با گذشت 33 سال از آن تاريخ برنامه نيم‌ساعته راديويي صداي آمريكا به يك راديوي فارسي‌زبان تمام‌وقت تبديل شده و تلويزيون و وب‌سايت نيز به اين بخش اضافه شده است. بخش فارسي صداي آمريكا بنا به گفته‌هاي مديران آمريكايي اين سازمان يكي از مهم‌ترين بخش‌هاي اين رسانه است كه در بين ساير زبان‌ها اهميت ويژه‌اي به آن داده مي‌شود. اين اهميت تا آنجاست كه در ساختار سازماني صداي آمريكا، 43 زباني كه به آن برنامه پخش مي‌شود به 8 گروه منطقه‌اي تقسيم شده و تنها زباني كه به تنهايي يك گروه مجزاست، زبان فارسي است. براي مثال، زيرگروه منطقه‌اي شرق آسيا و اقيانوس آرام شامل 11 زبان است يا بخش آفريقا بايد به 9 زبان برنامه پخش كند و بودجه چنين بخش‌هايي بين زبان‌هاي مختلف آن تقسيم مي‌شود.

نكته: به بخش فارسي صداي آمريكا اهميت ويژه‌اي داده مي‌شود. اين اهميت تا آنجاست كه در ساختار سازماني، 43 زباني كه به آن برنامه پخش مي‌شود به 8 گروه منطقه‌اي تقسيم شده و تنها زباني كه به تنهايي يك گروه مجزاست، زبان فارسي است

بخش فارسي صداي آمريكا اما آن چيزي كه آمريكايي‌ها انتظارش را داشتند، نشد. تا زماني كه خروجي اين بخش از طريق امواج راديويي مخابره مي‌شد، وجود برخي بخش‌هاي سرگرمي و تحليل‌هايي كه مخاطبان ممكن بود كمتر از ساير رسانه‌ها بشنوند جمعي از شنونده‌ها را حول آن گرد آورده بود، اما درست از روزي كه تلويزيون و برنامه‌هاي تلويزيوني فارسي‌زبان صداي آمريكا راه‌اندازي شد، ورق براي اين رسانه فارسي‌زبان برگشت. خام‌دستي و غيرحرفه‌اي‌گري‌ها كه زماني در لابه‌لاي آهنگ‌ها و شوخي‌هاي راديويي پوشانده مي‌شدند، براي مخاطبان رو شدند و نكته جالب‌توجه اينجاست كه اين افول در حالي صورت مي‌گرفت كه بخش فارسي از حمايت ويژه آمريكايي‌ها در اختصاص بودجه و امكانات برخوردار بود. بودجه اين بخش از صداي آمريكا بعد از بخش انگليسي اين سازمان كه براي چندصد ميليون مخاطب در دنيا برنامه توليد و پخش مي‌كند با رقمي حدود 25 ميليون دلار در سال بيشترين بودجه است. مشكل اين رسانه اما بودجه و امكانات نيست بلكه گره كور كار اين رسانه در ساختار غيررسانه‌اي آن و فاصله‌اي است كه تفكرات، ايده‌آل‌ها و دنياي دست‌اندركاران سازماني آن با خواست‌ها و دنياي مخاطبان فارسي‌زبان دارد.

شب‌نشيني و دورهم نشستن‌هاي محفلي

اگرچه بخش فارسي صداي آمريكا ادعا مي‌كند كه از منشور كلي اين سازمان (‌VOA Charter) پيروي مي‌كند كه در سال 1976 با امضاي جرارد فورد، رئيس‌جمهور وقت آمريكا به قانون تبديل شده است، اما فضاي غيررسانه‌اي كه بر ساختار اين رسانه سايه افكنده موجب شده تا در دستيابي به اهدافي كه اتفاقا با يك نگاه سازماني و خارج از مديريت ايراني آن برنامه‌ريزي شده، ناكام بماند. ريچارد ال دف معتقد است: هر سازماني جدا از ويژگي‌هايي چون داشتن هدف مشخص و طراحي آگاهانه ساختاري، بايد داراي ارتباطي فعال و منطقي با محيط بيروني و پيراموني خود باشد. «در حقيقت ساختار واقعي سازمان رسانه‌اي با وجود اين عنصر قابل تصور و فهم است.» در يك سازمان رسانه‌اي اين ارتباط با محيط بيرون به معناي شناخت، تعامل، احترام و ارتباط فعال با مخاطبان است، چيزي كه به يك پاشنه آشيل در تلويزيون صداي آمريكا تبديل شده و تمام ساختار سازماني آن تحت‌الشعاع مناسبات دروني آن قرار گرفته كه حاشيه‌هاي آن بسيار پررنگ‌تر از متن بوده است. تعويض پياپي مديران اين شبكه ـ كه معمولا با واكنش‌ها و گلايه‌هاي تند رسانه‌اي همراه است ـ در كنار تعريف و بازتعريف مداوم برنامه‌هاي آن و ناتواني در ارائه يك ليست از برنامه و زمان‌بندي ثابت براي كانالي كه در روز كمتر از 5 ساعت برنامه توليدي (آن هم از نوع استوديويي) دارد، نشان مي‌دهد مديريت سازماني اين رسانه از ضعفي غيرقابل كتمان رنج مي‌برد كه نتيجه‌اش براي رسانه‌اي كه ادعاي قريب به نيم قرن فعاليت دارد، ريزش روزافزون مخاطب و باختن قافيه به رقيبان بوده است.

صداي آمريكا از 2 جنبه فرمي و محتوايي از ضعف ساختاري رنج مي‌برد، در ساختار فرمي يا شكلي اين رسانه در ابعادي از استانداردهاي سازماني چون ميزان رسمي‌بودن، نوع تقسيم كار و تخصصي‌بودن، رعايت استاندارد در اجراي فعاليت‌ها و نحوة سلسله مراتب و اختيارات، اين رسانه به شدت خارج از ريل حركت مي‌كند. بسياري از برنامه‌هاي اين شبكه در فقدان استانداردهاي ابتدايي هر شبكه تلويزيوني به محفل‌هاي گپ‌وگفت جمعي از افرادي تبديل شده كه داراي علايق و گرايش‌هاي فكري كاملا يكسان و برخي دوستي‌هاي كاري و نسبي هستند كه ماهيتي توخالي به محتواي اين برنامه‌ها مي‌بخشد، ماهيتي كه تظاهر به تكثرگرايي و بي‌طرفي هم نمي‌تواند آن را ازچشم مخاطبان دور نگه دارد.

استفاده از نيروهاي غيرمتخصص كه اغلب داراي عقبه سياسي شديد بوده و رسانه را محملي براي حقانيت سياسي خود قلمداد كرده‌اند از يك سو و استفاده از قالب‌هاي منسوخ و افه‌هاي تصويري بسيار ضعيف در ساخت برنامه‌ها موجب شده است تا آسان‌گيرترين مخاطبان نيز رضايتشان توسط اين كانال جلب نشود. مهم‌تر اين‌كه به باور بسياري از كارشناسان؛ مديران اين شبكه بايد گواهي‌ ويژه‌ امنيتي كار در دستگاه‌هاي دولتي آمريكا را داشته باشند در نتيجه انتخاب آنها به شدت متأثر از عواملي جز تجربه در كار خبرنگاري است كه اين خود زنجيره‌اي از انتخاب‌هاي بعدي بر اساس چنين الگويي را در اين شبكه به وجود آورده است كه ورود و خروج دسته‌اي كاركنان بخش فارسي صداي آمريكا در سال‌هاي اخير شاهدي بر اين مدعاست.

ضعف سازماني حاكم بر اين رسانه تا آنجاست كه تلويزيوني كه داعيه جذب مخاطبان جوان فارسي‌زبان را دارد، ميانگين سني كاركنانش 64 سال است! كاركناني كه سابقه برخي از آنها موجب شده تا اجراهاي تكراري‌شان نه‌تنها با هيچ‌گونه نقد و استانداردي تغيير نكند بلكه برخي چهره‌هاي آن براي خود حقوق و اختياراتي وراي يك نيروي سازماني قائلند. صداي آمريكا به جزيره‌هاي مجزايي از كاركنان غيرحرفه‌اي كار رسانه مي‌ماند كه نه‌تنها درك درستي از دنياي پيرامون خود و مخاطبانشان ندارند كه روابط درون‌سازماني منسجمي نيز در ميان اين جزيره‌هاي تك‌افتاده حاكم نيست.

كاركرد ضعيف اين رسانه در سال‌هاي اخير، صداي سناتورهاي آمريكايي را هم درآورده است؛ به‌رغم تاكيد ويژه آمريكايي‌ها بر صداي آمريكا براي پيشبرد ديپلماسي عمومي اين كشور در قبال ايران، انتصابات غيررسانه‌اي در اين تلويزيون نتيجه موردنظر آمريكايي‌ها را حاصل نكرده است، اما باوجود نارضايتي سنا و تغييرات جديد مديريتي در اين كانال خبري، بازهم پيكر نيمه‌جان اين كانال فارسي‌زبان همچنان بي‌رمق به حيات خود ادامه مي‌دهد و هنوز در اين شبكه بر همان پاشنه غيرحرفه‌اي‌گري مي‌چرخد.

رضا سخاوت / جام جم


Viewing all articles
Browse latest Browse all 8493

Trending Articles