چهارشنبه شب گذشته، خيابانهاي شهر گواهي ميداد كه ناوگان حمل و نقل عمومي تهران در شبهايي مانند يلدا، چهارشنبهسوري، آخرين شبهاي اسفند ماه و... از بيماري مزمني رنج ميبرد كه افزايش كمي تعداد تاكسيها نتوانسته از وخامت حال آن بكاهد.
خيابانهاي شلوغي كه از غروب تا ساعاتي پيش از نيمهشب مملو از مسافران سرگرداني است كه براي پيدا كردن تاكسي چشم ميچرخانند.
تاكسيهاي چرخشي كه شيشهها را بالا كشيدهاند وصداي مسافران را كه بلند مقصدشان را فرياد ميزنند نميشنوند، برخي ديگر گوشه ميدانها متوقفند و منتظر واژه دربست ميگردند.
تاكسيهاي خطي ساعتي قبل از غروب آفتاب كركره را پايين كشيدهاند ومسافران را به امان خدا سپردهاند.
از ساعت هفت شب اثري از تاكسي خطي نيست و مسافران خطي چشم بهراه خودروهاي مسافركش شخصي هستند، همان مسافربراني كه گاه و بيگاه نيروي انتظامي مسافران را از سوار شدن به خوروهايشان نهي ميكند كه اگر در شبهاي يلدا و نوروز و عاشورا و... نباشند، مسافران ساعتها در خيابانها معطل ميمانند.
در شبي مانند چهارشنبه، خودرويي از لابهلاي جمعيت مسافران سر ميرسد، خودرويي كه بر بدنه آن نوشته نظارت بر تاكسيراني و مامور سفيدپوش پياده ميشود وچشم ميدوزد به تاكسيهاي دربستي؛ «آقا بزن بغل مردم را سوار كن» اما كو گوش شنوا گويا حرف مامور هم اين شبها خريدار ندارد.
قصه حمل ونقل عمومي در تهران و شهرهاي پرجمعيت آن قدر پرغصه است كه در شبهاي خاصي از سال، كرايه مسافربرها درغيبت تاكسيها به دو يا سه برابر افزايش مييابد واگر اعتراض كني گويا كفر گفتهاي وآماج زشتترين توهينها قرار ميگيري.
چنين وضعيتي نشان ميدهد كه كلاف سردرگم حمل و نقل عمومي با نوشدن چند تاكسي و تغيير رنگ آنها به زرد و سبز بازشدني نيست.
شبهاي شلوغ و روزهاي تعطيل بهترين زمان براي سنجش عملكرد ناوگان حملو نقل عمومي است در اين شبها ميتوان ديد كه هنوز رانندگان تاكسي دغدغه استهلاك خودرو دارند و پاي حرفشان كه بنشيني نبود تسهيلات و گراني لوازم جانبي را چون پتكي بر سرت ميكوبند تا معترض افزايش كرايهها در ترافيك شهر نباشي يا به گوشهاي براي شكار مسافر دربستي ميخزند يا كار را تعطيل ميكنند، بدون اين كه به ماموران نظارت بر تاكسيراني پاسخگو باشند. در اين شبهاگويي تاكسي جن و مسافر بسمالله است.
كتايون مصري - گروه جامعه