آنچه تاکنون در اين باره اظهار شده است عمدتا اهميت ابعاد امنيتي، سايبري و نظامي موضوع است و کمتر درباره پيامدهاي روحي ـ رواني اين مساله صحبت به ميان آمده است، در حالي که به نظر ميرسد اهميت اين بعد ماجرا اگر از ابعاد گفته شده بيشتر نباشد، حتما کمتر نيست.
اين نوشتار مروري است بر پيامدهاي روحي و رواني تسخير پهپاد آمريکايي.
در توانمنديهاي امنيتي- نظامي آمريکا ترديدي نيست و کارشناسان و متخصصان رشتههاي مختلف در آمريکا همواره در حال دستيابي به فناوريهاي نو در عرصههاي مختلف هستند و روشن است که آمريکا در بسياري حوزهها از نزديکترين رقباي خود، چند گام جلوتر است.
در عين حال، تصويري که آمريکا تلاش ميکند از خود به دنيا ارائه کند، چندين برابر بزرگنمايي شده است و دولتمردان آمريکا عمدتا به مدد همين هيمنه ساخته شده است که سياستهاي خود را پيش ميبرند لذا هر اتفاقي که اين هيمنه و ابهت ساختگي را فرو ريزد، تحملش براي حکمرانان آمريکا سخت و گران است.
از جمله مهمترين دلايل دشمني آمريکا با انقلاب اسلامي را در همين نکته بايد جستجو کرد؛ چراکه نهتنها نفس پيروزي انقلاب اسلامي و ساقط کردن يکي از مهمترين حکومتهاي وابسته به آمريکا در ايران، ضربه به اين بخش ساختگي بود؛ بلکه پس از استقرار نظام جمهوري اسلامي تاکنون نيز همواره ضربات سهمگيني به آمريکا وارد آمده و پوشالي بودن بخش زيادي از قدرت ظاهري آمريکا را آشکار کرده است.
تسخير لانه جاسوسي، ماجراي طبس، کودتاهاي نافرجام آمريکايي و تحولات عراق و افغانستان فقط بخشي از اين فهرست بلند است لذا موضوع زمينگير کردن پهپاد RQ 170 از اين بعد، ضربه جديد و سهمگين ديگري به اقتدار آمريکا بود؛ بويژه اينکه اين ضربه نه يک رفتار يا اقدام سياسي يا اقدام پيشگيرانه از سوي ايران که يک رويارويي در حوزه پيشرفتهترين فناوريهاي روز بود.
افزايش اعتماد به نفس ملي و ارتقاي روحيه خودباوري ملت بزرگ ايران، روي ديگر اين موفقيت پاسداران انقلاب اسلامي است. سرمايه گرانسنگي که هر فرد يا جامعهاي اگر به آن دست يابد، راههاي نرفته بسياري را و سنگرهاي به ظاهر فتحناشدني را فتح خواهد کرد و خواهد پيمود.
ارزش اين بعد ماجرا خصوصا وقتي متوجه باشيم دشمنان انقلاب اسلامي براي گرفتن اين روحيه از ملتها و از جمله ملت ايران چه سرمايهگذاريهاي کلاني کرده و ميکنند، بيشتر فهميده ميشود.
پيامد ديگر بعد روحي و رواني تسخير RQ 170، تحکيم و تقويت جايگاه ايران نزد ملتهاي ديگر و حتي نزد برخي دولتهاست؛ هرچند ابراز نکنند. اين مساله، خصوصا با عنايت به تحولاتي که در منطقه در حال وقوع است، به لحاظ زماني حائز اهميت است.
به هر جهت، آنچه در ماجراي RQ 170 رخ داد، جلوه ديگري از دست قدرت و عنايت الهي بود و روزي غيرمحتسبي که خداوند براي ملت مقاوم ايران مقدر کرده بود، شايد به برکت بزرگداشت عاشورا و حماسه خونين حسين(ع).
مهدي فضائلي