دوشنبه رييس جمهور با زمينزدن كلنگ آغاز اين پروژه در نزديكي شهر ساري، در راستاي وصل درياي پرشورخزر به آغوش گرم و تشنه كوير ايران به زبان حال اعلام كرد: ما براي وصل كردن آمديم!...
و همين روزنامه خودمان ديروز تيتر درشت و درست زد كه«دريا به كوير ميرسد» و ما امروز بدون هيچگونه تكبري ديديم كه چه اشكالي دارد همين تيتر قشنگ با احساس را كه آدم با خواندنش تشويق ميشود ازدواج كند؛ عنوان بالاي مطلبمان قرار دهيم كه با اجازه بزرگترها ــ به عنوان احترام به حق كپي رايت ــ قرار داديم. حالا با مختصري دستكاري در آخر عبارت كه طنزا بلااشكال ميباشد.
خلاصه، اگر ظرف يكي دو سال آينده كه قولش داده شده، آب درياي خزر به خاك كوير مركزي برسد و شهرهاي قم و سمنان و كاشان و اصفهان را سيراب سازد، همه بايد از همين الان اين رسيدن موفقيتآميز را پيش پيش شديداللحن تبريك عرض نمايند.
مگر نه كه مردم خوب كوير هم اميدوار ديدن روي دريايند؟حتما كه نبايد با صداي بلند فرياد برآورند:«دريا دريا دريا عشق من دريا» و از اين تعبيرات آهنگين اما نه سنگين!...خب همه اش كه نبايد آنها به خدمت دريا برسند، از حالا برعكس شود؛ يعني دريا منبعد به خدمت آنها برسد. كوچكي گفتند، بزرگي گفتند و از اين حرفها.
ابراز خوشحالي:
چه خوش باشد كه بعد از روزگاري / به اميدي رسد اميدواري
بسته پيشنهادي:
چون طرح، طرح خوبي است؛ دريغمان ميآيد كه ما نيز عنايات و بيانات خاص خود را در حاشيه نداشته باشيم. ولو كه متهم به حاشيه سازي شويم. داشته باشيد:1ـ انتقال آب خالص:
دقت شود كه فقط آب درياي خزر به شهرهاي كوير مركزي ايران منتقل شود. خداي نكرده، آن آشغالها و زبالههايي كه عدهاي دانسته و ندانسته، از سر بي خيالي و بي توجهي به حفظ محيط زيست بر ساحل دريا ميريزند؛ با امواج آبي دريا به كوير منتقل نشود.2ـ رسيدن كوير به دريا:
همچنان كه اهالي كوير يا حواشي آن نيازمند داشتن آب دريايند و به زبان خوش ميگويند: «تو قدر آب چه داني كه در كنار فراتي»؛ متقابلا اهالي شمال كشور هم ممكن است خيلي ندانند كه كوير و خاك تفتيده آن چيست. فلذا بد نيست كه با يكسري تونلهاي بادي، هر از گاهي مقداري از خاك كوير به برخي شهرهاي شمالي كشور هدايت شود تا بيشتر قدر نعمات خدا را بدانند كه البته ميدانند. اين با آن مقوله ريزگردها كه گهگاه از ناحيه جنوب و غرب كشور ميآيد فرق ميكند. كسي سوء برداشت و سوءاستفاده نكند كه گرد و خاك به پا ميكنم.3ـ انتقال آب باران:
هر از گاهي به قدري در تهران باران و تگرگ ميآيد كه مثل همين چند روز پيش، سطح خيابانها و ايستگاههاي مترو دچار پديده پيشرفته آبگرفتگي ميشود كه از گازگرفتگي بدتر است. اگر دولت و مديريت شهري، دست در دست هم نهند به مهر، ميتوانند ميزان آب باران اضافه بر ظرفيت جويها و كانالهاي سطح خيابانها را به شهرهاي ديگر كه باران كمتري دارند، انتقال دهند. كلا انتقال چيزهاي خوب خيلي خوب است. اين با انتقال كارمندان به خارج تهران فرق دارد كه انگاركار حضرت فيل است.رضا رفيع