Quantcast
Channel: jamejamonline.ir - 22 - RSS Version
Viewing all articles
Browse latest Browse all 8493

لزوم شناخت انديشه‌هاي امام خميني(ره)

$
0
0
ملتهای پاک سرشت،کسانی را که برای جامعه بشری خدمت کرده وکاروان انسانی را گامی به پیش برده اند،بزرگ می دارند وجایگاه والایی برای آنان در نظر می گیرند و برای بهره وری بیش تر، از میراث پیشینیان و پیوند نسل امروز با نسل دیروز، یادشان را گرامی می دارند و نامشان را ماندگار می سازند،تا افزون بر ابرازحق شناسی،میراث علمی و فرهنگی آنان از گزند باد و باران در امان ماند.

برای نسلهای فردا،مایه های تشویق و پرورش اراده ملی و مذهبی را به ودیعت نهند.ملتی سرفراز می شود و راه سعادت و کمال را می پوید که گذشته خود را, بزرگان خود را، افتخار آفرینان خود را بر تارک جامعه خود قرار دهند و از گذشته خود عبرت بگیرند و پیروزیها و شکستها را دقیق مطالعه کنند و بزرگان اهل اندیشه و ابتکار خود را بسان مشعلی فرا راه حال و آینده خویش قرار دهند.

بسیارند آنان که بر حوزه ها و امت اسلامی حق دارند و هر یک به سهم خود خشتی بر این بنیاد نهاده و کاروان امت را تا بدین منزل رهبری کرده و به آن شکوه و عظمت بخشیده و با دستانها و دسیسه ها در افتاده اند. در این میان، نقش امام خمینی بسیار برجسته و رخشان و روح افزاست و بایستگی ماندگار ساختن آن بزرگمرد برای ادامه رسالت و شفاف شدن نشانه های راهش بسی حیاتی است.اينك اين قلم درآستانه سالروزرحلت جانسوزوملكوتي امام خميني (ره) وماندگارساختن یاد وسیرت اين بزرگ مرد؛شايسته مي داندمباحث ومطالبي رادرزمينه انديشه والاومباني فكري آن مجتهد فقيه وعارف وارسته ،درذيل مطرح نمايد؛ ان شاءالله مقبول طبع شيفتگان آنحضرت واقع گردد:

اهمیت شناخت اندیشه های امام خمینی(ره)

اهمیت شناخت اندیشه های امام خمینی(ره) بر هیچ کسی پوشیده نیست. اولا اینکه ایشان یک اندیشمند بزرگ مسلمان بودند واندیشه های ایشان در شناخت نظر کلی اسلام، بسیار با ارزش است. از سوی دیگر، ایشان درحوزه سیاست و امورسیاسی جامعه، دارای آراء و دیدگاه های حایز اهمیتی هستند. همچنین، ایشان رهبر یک انقلاب بزرگ بودند . انقلابی که توانست یکی از رژیمهای استبدادی ودست نشانده را سرنگون سازد ونظامی به نام جمهوری اسلامی جایگزین آن نماید.

علاوه بر رهبری انقلاب و تاسیس نظام جمهوری اسلامی، ایشان به مدت 10 سال به اداره، سرپرستی و راهبری این نظام همت گماشت و این مدت، اداره جامعه ونظام سیاسی و تجارب عملی ونظری وی درخلال این مدت نسبتا طولانی، نظرات سیاسی ایشان را به عنوان یکی از مهمترین دیدگاههای اسلامی، مطرح می سازد.

امام خمینی(ره)، مصلح دینی درجهان معاصر

امام خمینی، به عنوان یک مصلح دینی در جهان معاصر، الگویی برای مسلمانان محسوب می شوند، زیرا ایشان تلاش نمودند بین مذهب وسیاست در جهان معاصر، پیوندی مجدد برقرار سازند و جایگاه معنویت و دین گرایی را درجهان معاصراحیا سازند و رابطه تخریب شده دین و دنیا و عقل و دین را بازسازی کنند و مدلی از توسعه و پیشرفت که بتواند انسانیت انسان را ارتقا بخشد و معنویت و پیشرفت را در کنار هم داشته باشند، حمایت نمودند.

توجه امام خميني (ره) به آرما نهاي اقتصادي

توجه به اصل مهم تحقق عيني ارزش‏هاي الهي در جامعه، نه تنها امام(ره) را از پرداختن به مسائل معيشتي مردم باز نمي‏داشت، بلكه موجب آن شد تا ايشان با رويكردي تازه به اين مهم نگاه كرده و «آرمان تأسيس اقتصاد اسلامي» درايران را طرح نمايند. براين اساس است كه امام(ره) اقتصاد اسلامي را چيزي متفاوت با «سرمايه‏داري» و «سوسياليسم» معرّفي كرده واز انديشمندان و علماي اسلام مي‏خواهند تا هرچه سريع‏تر و بهترروش، اصول وماهيت«اقتصاد اسلامي» را تدوين وتشريح نمايند. با اين حال آن چه كه بديهي مي‏نمايد، بناي اقتصاد اسلامي بر پايه «عدالت» استواراست و تحقق «عدالت اقتصادي» مهم‏ترين جزء چنين آرمان بلندي است.

استقلال اقتصادي از آن حيث كه زمينه مناسب رشد و تعالي انسان و طرح آرمان‏هاي متعالي اسلامي را در سطح جهاني، فراهم مي‏آورد، هميشه مورد توجه حضرت امام(ره) بوده است، به طوري كه نيل به آن را به قيمت تحمل سختي‏ها و مرارت‏هاي بسيار تكليف شرعي ـ ملّي ملت و دولت، معرفي مي‏نمايند:
«مردم وفادار و انقلابي كشورمان براي به دست آوردن استقلال واقعي و رسيدن به خودكفايي، خيلي بيش از اينها آماده صبر و فداكاري هستند و من مطمئنم كه ملت عزيز ايران يك لحظه استقلال و عزّت خود را با هزار سال زندگي درناز ونعمت ولي وابسته به اجانب وبيگانگان معاوضه نمي‏كنند».(صحيفه نور، ج20، ص129)

نگرش امام خميني(ره) به مسئله مهدويت

نگرش امام خميني به مهدويت در ابعاد گوناگون آن، به رويكرد ديني، سياسي و عرفاني ايشان ارتباط مستقيم دارد. يعني مسئله مهدويت صرفاً يك موضوع تاريخي يا سياسي نيست، بلكه ريشه در باورهاي ديني امام خميني دارد كه اين باورها ريشه در اصول اساسي نبوت و بالاخص امامت و تداوم آن تا آخرالزمان دارد. به بيان ديگر ضرورت اكمال دين و اتمام نعمت و ويژگي جامعيت دين اسلام تداوم امامت را با زنده و حاضر بودن حضرت مهدي تا ظهور آن حضرت در زمان معين شده از سوي خدا را دارد كه يكي از مهمترين اهداف اين امر تحقق حاكميت الهي و بسط عدالت واقعي در روي جهان است. از اين رو نگرش امام خميني به مهدويت با انديشه‌هاي عرفاني و سياسي شيعه درباره امامان ارتباط مستقيم پيدا مي‌كند. زيرا در اين انديشه، امام بعنوان انسان كامل و حجت حق بر روي زمين صاحب ولايت تامه بر جهانيان است و نيز تنها اوست كه مي‌تواند با تشكيل حكومت عدل الهي، عدالت را اجرا كرده، حق مظلومان را از ظالمان ستانده و زمينه اجراي احكام و حدود الهي را فراهم نمايد.

بنابراين با توجه به سير عرفاني و ديني امام خميني و نيز اينكه ايشان به عنوان يك رهبر ديني موفق به تشكيل حكومتي ديني گرديد كه مدعاي آن زمينه‌سازي شرايط لازم براي ظهور حضرت مهدي بود توجه به ديدگاههاي امام خميني در اين خصوص اهميت خاص دارد. يعني امام خميني با داشتن زمينه‌هاي ديني، عرفاني، فقهي و فلسفي و با طي زمان طولاني عمر خود در مبارزه بر عليه يك رژيم طاغوتي و سپس تشكيل يك حكومت اسلامي با استفاده از ابزارهاي موجود، درصدد بود تا از خود و نظام پرداخته خود و مردمان آن بعنوان انسانهايي داراي بينش منتظران ظهور آن حضرت ترسيم نمايد كه تلاش آنها زمينه‌سازي ظهور آن حضرت با انتظار روحاني است. دراين ميان بواسطه تجربيات و ديدگاههاي عرفان شيعي و تجربه مبارزه سياسي، تشكيل حكومت و داشتن انديشه سياسي مربوطه،كاوش ديدگاه امام خميني دراين خصوص ضرورت مي‌يابد.

ارزشها ازمنظرامام خميني (ره)

حضرت امام(ره) ارزشها را به ارزش‏هاي الهي و شيطاني (مادي) طبقه‏بندي مي‏نمايد. و معتقد است كه مبناء ارزشها در زمان طاغوت براساس ارزشهاي مادي بودند ولي ارزشهاي انقلاب اسلامي، براساس ارزشهاي الهي مي‏باشد. و اگر ارزشها براساس امور مادي استوار باشد، عيب بزرگ اين ارزش‏ها اين است كه مبدا ارزش از خود ارزش بالاتر خواهد بود. و اگر زماني «اسب» مبدأ ارزش يك انسان شد آن حيوان ارزشش ازانسان بيشتر خواهد بود واين يعني تنزُل ارزش انساني از حيوان.

از نظرحضرت امام(ره) آنچه ارزش است، ارزشهاي الهي است كه راه به سوي انبياء و ائمّه دارد. و همواره انبياء؛ ايمان، تقوا علم و مكارم اخلاق و همينطور هر آنچه كه منشأ آن، نشأت گرفته از وحي و خداوند باشد را از اصول ارزشي اسلام مي‏دانند.از طرفي، حضرت امام(ره) معتقد است كه حفظ ارزشها مشكل است و بدون تحمل سختيها، احياء و حفظ ارزش‏هاي اسلامي غير ممكن است. و بايد به راههاي ذيل براي حفظ ارزش‏ها تمسك جست؛ اين راهها كه عبارتند از

۱) امر به معروف و نهي از منكر كه به صورت نظارت همگاني عمل مي‏كند.۲) تمسك به روحانيت؛ كه مقصود حضرت امام(ره) از روحانيت، آن دسته از علماي پاك و متعهد و مبارز است.۳) دوري جستن از تجمل گرايي و رفاه طلبي.۴) ساده زيستي.۵) بازگشت به خويشتن و همينطور دوري جستن از هواي نفس مي‏باشد.

نگاهي به جايگاه مردم در انديشه حكومتي  امام خميني (ره)

مردمداري حضرت امام (ره) سبب شد تا دراولين مرحله شروع انقلاب به آگاه سازي مردم بپردازند و موجي از مخالفتها و مبارزات اجتماعي را عليه دشمنان ايران اسلامي به راه بيندازند.اين راهبرد امام امت آنچنان به ثمرنشست كه تداوم انقلاب ونظام ديني را هم تضمين كرد.بنيانگذاركبيرجمهوري اسلامي،رابطه حاكميت ديني ومردم را بطور كلي فراتر ازحد قالبها وچهارچوبهاي خشك قانوني ودموكراسي منحط غربي مي دانستند و اين رابطه قومي را برگرفته از يك پيوند محكم ديني وعاطفي عنوان مي نمودند.

بنيانگذار كبيرجمهوري اسلامي حضرت امام (ره) به عنوان احياگر حاكميت ديني با اينكه در سرنوشت كشور همه را مسئول دانسته اند هماهنگي و حضور امت اسلامي در صحنه هاي سياسي و انقلابي را بسيار مهم دانسته و در واقع شرط عدم آسيب پذيري جمهوري اسلامي عنوان مي كردند.

رهبر فقيد انقلاب اسلامي آنچه را كه سبب جدايي دولت و ملت است به طور مكرر معرفي مي كردند كه از آن جمله است حب جاه و مال از سوي دولتمردان كه يك آفت بزرگ براي استحكام رابطه عاطفي مردم و دولت محسوب مي شود.درانديشه حضرت امام (ره ) نسبت به جلب افكار عمومي، شيوه هاي پست عوام فريب غربي،هرگز جايگاهي نداشتند،بلكه آنچه تعيين كننده بود حضورآگاهانه وعقيده راسخ انسانهاي مومن اعم از زن ومرد وپير وجوان درسرنوشت كشور بود.

‌دانش تاريخ درانديشه امام خميني (ره)

ميزان پرداختن امام به تاريخ معاصرو ابعاد مختلف آن به گونه‌اي است كه مي‌توان ادعا كرد بنياد بينش سياسي آن حضرت به طور گسترده بر همين انديشه تاريخ‌پژوهي، استوار گرديده است.امام علاوه بر مطالعات وسيعي در تاريخ معاصر ايران، خود نيز در خانواده‌اي سياسي به دنيا آمد و پدر بزرگوار ايشان در بدو تولد او به شهادت رسيد. امام در پاسخ به سؤال يك خبرنگار ايتاليايي كه در سال 57 از ايشان پرسيد چه عواملي موجب يك رنسانس معاصر شيعي گرديده است؟ ضمن تكيه بر يكي از خصلت‌هاي ذاتي تشيع يعني مقاومت كه خود به سبب اشراف امام بر تاريخ تشيع مي‌باشد، به برخي از اين تحولات مهم تاريخ معاصر ايران اشاره كرده‌اند:
«يكي از خصلتهاي ذاتي تشيع از آغاز تاكنون مقاومت و قيام در برابر ديكتاتوري و ظلم است كه در تمامي تاريخ تشيع به چشم مي‌خورد، هر چند كه اوج اين مبارزات در بعضي از مقطع‌هاي زماني بوده است. در صد سال اخير حوادثي اتفاق افتاده است كه هر كدام در جنبش امروز ملت ايران تأثير داشته است. انقلاب مشروطيت، جنبش تنباكو و ... قابل اهميت فراوان است. تأسيس حوزه علمي ديني در بيش از نيم قرن اخير در شهر قم و تأثير اين حوزه در داخل و خارج كشور ايران و نيز تلاش روشنفكران مذهبي در داخل مراكز دانشگاهي و قيام سال 42 ـ 41 ملت ايران به رهبري علماي اسلامي كه تا امروز ادامه دارد، همه عواملي هستندكه اسلام شيعي را درسطح جهاني مطرح مي‌كند.»( در جستجوي راه ازكلام امام،دفترشانزدهم،ص 37)

 امام برخلاف بسياري ديگر ازعلماي معاصرخويش كه نه تنها ازتاريخ معاصرغفلت مي‌ورزيده‌اند، بلكه نسبت به تحولات تاريخ اسلام نيزتأمل جدي روا نداشته‌‌اند، به طورگسترده‌اي به تاريخ رويكرد داشت. بر اين اساس،‌دانش تاريخ درانديشه امام خميني (ره) معلوماتي منقطع از زمان حال نبود و بين ديروز و امروز در نظر آن انديشمند فرزانه جدايي يافت نمي‌شد. او مي‌كوشيد تا با مطالعه گذشته نه تنها از تعاملات حوادث با خبر گردد، بلكه با ژرفا بخشيدن به انديشه خويش، پاسخ‌هاي مناسب براي چالش‌هاي موجود را نيز بيابد. تاريخ در نظرامام انباني ازقصه‌ها وافسانه‌ها نبود بلكه مصباح هدايت وكانون روشنايي،درخشش والهام به حساب مي آمد و همچون استادي سقراط‌گونه مي‌ماند كه مي‌طلبيد تا افلاطون‌هايي در مقابلش زانوي ادب برزمين زده و از محضرپرفيضش بهره بگيرند.امام (ره) در باب تاريخ‌انديشي معتقد بودندكه:«تاريخ معلم انسان‌ها است».

فرهنگ از ديدگاه امام خميني (ره)

از ديدگاه امام خميني (ره) فرهنگ اساس سعادت يا شقاوت يك ملت است و رستگاري هر جامعه از راه اصلاح و احياء فرهنگي امكان پذير است. از نگاه امام فرهنگ داراي دو ساحت اصلي است. نخست بُعد فردي فرهنگ كه با انسان و سعادت او ارتباط دارد و ديگري بُعد اجتماعي فرهنگ كه در عرصهٔ حيات اجتماعي انسان ها حضور دارد.

به هر روي با اين نگاه فرهنگ موضوعي است ويژهٔ انسان و ارتباطي وثيق با هدايت و تربيت او دارد. از نگاه ايشان فرهنگ سازنده و پيشرو در حوزه هاي فردي و اجتماعي سبب هدايت انسان ها و جامعه و تربيت الهي هر دو خواهد شد.پويايي وسرزندگي فرهنگ از نگاه امام يكي از ويژگي هاي اصلي فرهنگ است.

به اعتقاد امام فرهنگ مشرق زمين اين توانايي رادارد كه بدون تأثير از ساير فرهنگ ها نقشي فعال و پويا ارائه نمايد. ايشان در وصيت نامهٔ خويش درفرازي به نقشهٔ دامنه داراستعمارغرب براي رخوت وركود فرهنگي جوانان به وسيلهٔ مظاهرفساد اشاره مي نمايند وآن را مغايرپويايي فرهنگي مشرق و به خصوص ايران مي دانند. از نگاه امام الگوي خودباوري شرق يكي ازراه هاي پويايي و سرزندگي فرهنگ شرقي است وبه همين جهت دروصيت نامهٔ خويش خطاب به جوانان ايراني مي فرمايند:“و بدانيد كه نژاد آريا وعرب از نژاد اروپا وآمريكا وشوروي كم ندارداگرخودي خود را بيابد.”( امام خميني، صحيفهٔ نور، ج ۲۱، ص ۶۶)

ناکارآمدی مدرنیته ومدرنيسم در ایران ازدیدگاه امام خمینی(ره)

مدرنیته ومدرنیسم دردیدگاه امام،ازورود و شرکت موفق درتولید اندیشه، ایجاد نشاط علمی،توسعه ی دولت رفاهی،تحکیم حقوق شهروندی،آزادی های مدنی،توسعه ی فرهنگی،تحکیم ارزش های انسانی وآرمان هایی مانند اینها، نه تنها درایران توفیقی به دست نیاورد بلکه با حمایت بی چون وچراازرژیم های استبدادی و جنایت های آنها علیه فرزندان این مرزو بوم و توطئه علیه فرهنگ ایرانی، مقابله با باورها وارزش ها و اعتقادات مردم وازهمه مهم ترچپاول ذخایرومنابع ملی به نوعی درناکامی های الگوهای توسعه وتجدد ایران سهیم بود.

مدرنیته و مدرنیسم ازدیدگاه امام، نه تنها در عقب ماندگی ایران نقش اساسی داشت، بلکه با توجه به حمایت از رژیم های فاسد و مستبد در دنیای اسلام و سایر نقاط جهان، استفاده ی وسیع و دیوانه وار از تولید و به کار گیری سلاح های کشتار جمعی، دخالت نظامی در جهان و ایجاد جنگ های خانمان سوز، ترویج تبعیض نژادی، تولید سلاح های میکروبی و شیمیایی و استفاده از این سلاح ها علیه بشریت، تولید سلاح های اتمی و استفاده ی وسیع از این سلاح ها در کشتار مردم ژاپن، غارت و نابودی ذخایر ملت ها،فقیر کردن بخش اعظمی از جهان، ازبین بردن محیط زیست، نابودی حقوق بشردرپناه دفاع ازاین حقوق و خلاصه هزاران فجایع دیگرکه تحت عنوان بسط تجدد وترقی و پیشرفت تاریخی و توسعه درطول حاکمیت چند صد ساله ی خود انجام داده بود،عقلاً ناتوانی وبی کفایتی خود را برای دگرگونی وسعادت مردم جهان ازیک طرف و بازسازی کشورهای عقب مانده و فقیرازطرف دیگر، به اثبات رسانید. چنین اتوپیایی برای امام خمینی(ره) که یک انسان گرای متدین،واقع بین،حقیقت طلب وپای بند به قواعد اخلاقی وکرامت انسانی بود، نمی توانست مبنای پایه ریزی یک اندیشه ی اجتماعی جدید باشد.

جان كلام-
امام خمینی (ره) با توجه به وظایف شرعی خود برای اصلاح بشر ایجاد همبستگی بین همه مستضعفان جهان و مسلمانان دنیا، گسترش عدالت اجتماعی، به وجود آوردن صلح و صفا در همه جهان، خودباوری و نفی سبیل، جلوگیری از دخالت ابرقدرتها در مقدرات کشورهای ضعیف و مسلمانان و چپاول ذخایر آنها و گسترش روابط مبتنی بر احترام متقابل و حسن همجواری وحدت مسلمانان مستضعفان جهان را ضروری می شمرد و آن را تنها عامل و رمز پیروزی و بقای هرامتی می دانست و بر ایجاد وحدت تأکید فراوانی می نمود.

منابع-
1-دكتر سعيد رحيميان، مباني عرفان نظري، سمت، 1383 ـ چاپ اول، ص 225 ـ 230.
2-امام خميني، آداب‌الصلوه، مؤسسه تنظيم و نشر آثار امام خميني، چاپ اول، 1370.
3-امام خميني، مصباح الهدايه الي الخلافه و الولايه، مؤسسه تنظيم و نشر آثار امام خميني، چاپ اول، 1373.
4-امام خميني، شرح دعاي سحر، مؤسسه تنظيم و نشر آثار امام خميني، چاپ اول، 1374.
5-صحيفه امام، مؤسسه تنظيم و نشر آثار امام خميني، چاپ اول، 1378.
6-امام خميني، كشف‌الاسرار، قم، انتشارات مصطفوي.
7-سيري در اديشه‏هاي دفاعي امام خميني(ره) ج۲، مجموع مقالات، تهران، انتشارات نيروهاي مسلح، ۱۳۷۷.
8-پرويزصانعي، جامعه شناسي ارزشها، تهران، گنج دانش، ۱۳۷۲.
9-مظفر نامدار، امام خمینی (ره)، انقلاب اسلامی و شالوده شکنی سیطره ی گفتمان های رسمی در حوزه ی سیاست ، مجله 15 خرداد، شماره 2. 
10-امام خميني، وصيت نامه، انتشارات آستان قدس رضوي.

 اسدالله افشار


Viewing all articles
Browse latest Browse all 8493

Trending Articles