از ابتدای انقلاب اسلامی همواره بحث ارتباط مردم با مسوولان به عنوان یكی از مهمترین شاخصههای نظام مردمسالاری دینی مطرح بوده است و نمايندگان نيز از اين قانون مستثنا نبوده و نيستند.
مردم نيز در خلال همين ارتباطها، به درست يا به غلط، خواستههاي ريز و درشت خود را نيز با نمايندگان و مسوولان در ميان ميگذارند.
اما اساسا مردم چگونه ميتوانند با نمايندگان ملاقات داشته باشند؟
اگر چه همواره ارتباط ميان نمايندگان و موکلان آنها وجود داشته و برخي دفاتر نمايندگان نيز در اين زمينه داير بوده است، اما از مهر 1387 بود که نمایندگان مجلس با اصلاح ماده 63 آيیننامه داخلی مجلس، هیاتريیسه مجلس را موظف كردند جهت برقراری ارتباط موثر نمایندگان با موكلان و دستگاههای اجرایی در مركز و حوزه انتخابیه با اختصاص فضای فیزیكی مناسب (دفاتر و ملاقات عمومی) امكانات سختافزاری و نرمافزاری مورد نیاز آنها را فراهم كند.
پس از این بود كه هیاترئیسه مجلس موظف شد به منظور برقراری ارتباط موثر (دیداری، شنیداری و مكتوب) نمایندگان با موكلان و نمایندگان دستگاههای اجرایی و نهادهای رسمی و غیررسمی در مركز و حوزه انتخابیه با اختصاص فضای فیزیكی مناسب (دفاتر كار و ملاقات عمومی) هرگونه امكانات سختافزاری و نرمافزاری مورد نیاز را در شأن نظام جمهوری اسلامی فراهم كند.
اكنون شمال شرقی میدان بهارستان، جایی كه معمولا آفتاب بیحفاظ چتر سوزان خود را میگستراند پذیرای مردمی است كه از اقصا نقاط ایران برای دیدار با نمایندگان خود به تهران میآیند.
براي اينكه خودتان را به اين محل برسانيد بهتر است از وسايل نقليه عمومي نظير اتوبوس و مترو استفاده كنيد، زيرا بهارستان جزو مناطق مركزي تهران و در محدوده طرح ترافيك قرار دارد و حتي اگر خودروي شما، آرم طرح ترافيك هم داشته باشد حتما پس از رسيدن به آنجا براي پيداكردن جاي پارك با مشكل مواجه ميشويد.
زماني كه خود را به بهارستان رسانديد در محل ملاقاتهاي مردمي نمايندگان كه يافتن آن كار چندان سختي نيست با سالنی نسبتا آبرومند مواجه ميشويد كه در بدو ورود، صندلیهای انتظار به تعداد زیاد به چشم میخورد.
صندلیهایی كه هر كدام حكایت مفصلی دارند از رنجها و امیدهای مردمیكه كیلومترها راه را طی كردهاند تا خود را به آنها برسانند.
اين سالن، باجهبندي شده و بالاي هر باجه اسامي تعدادي از حوزههاي انتخابيه نوشته شده است. پس از ورود به سالن كافي است به باجهاي كه حوزه انتخابيه مد نظر شما بالاي آن نوشته شده مراجعه كنيد و به متصدي باجه، نام نمايندهاي را كه ميخواهيد با او ملاقات داشته باشيد اعلام كنيد.
متصدي باجه نيز با دفتر نماينده مورد نظر شما تماس ميگيرد تا وقتي را براي ملاقات شما با آن نماينده هماهنگ كند.
با توجه به اينكه بسياري از مراجعهكنندگان از شهرستان به تهران ميآيند دفاتر نمايندگان سعي ميكنند وقت ملاقات را در اولين فرصت قرار دهند و البته اين به جز آن دسته از نمايندگاني است كه اصلا ملاقات مردمي ندارند.
در فاصله يكي دو روزهاي كه تا زمان تعيين شده وجود دارد شما بايد فكري براي اسكان خود در تهران بكنيد و بعد در روز مقرر، دوباره به اين سالن مراجعه كنيد و پس از هماهنگي، وارد بهارستان شويد تا با نماينده موردنظرتان در دفترش ملاقات داشته باشيد.
ما هم در يكي از روزهاي بهاري براي اطلاع از درخواستهاي مراجعهكنندگان به اين سالن رفتيم و با يكي دو نفر از آنها گفتوگو كرديم.
منیژه 25 ساله كه بچهاي به بغل دارد، اهل یكی از شهرهای خراسان شمالی، نخستین كسی است كه توجهم را به خودش جلب میكند.
نگاه نامحرم باعث ميشود كه گونههای سالكزدهاش را با گوشه چادر بپوشاند. میگوید برای درخواست وام از نماینده شهرشان به تهران آمده و چند روزی است مهمان قوم و خویشهايش است.
فامیل، پسربچهای را هم با او همراه كردهاند كه البته اجازه ورود نمییابد، اما سخت مراقب گفتوگوی من با آن خانم است. با فاصله كه میایستم و خودم را معرفی میكنم، انگار خیالش راحتتر و حالت تهاجمی چشمانش كمتر ميشود.
منیژه از مشكلاتش میگوید و از شوهرش كه گچكار است و به تهران آمده و حالا برای ودیعه رهن خانه دچار مضیقه است.
بار نخست است به ملاقات نماینده شهرشان میرود و از قوم و خویشها شنیده نماینده نهتنها در كار نوشتن توصیهنامهها بخیل نیست كه پیگیر كار هم میشود.
نماینده كه تماس میگیرد منیژه اجازه ورود مییابد، با فرزند دوسالهای در بغل و كیفی كه مجبور میشود تحویل بدهد تا به ساختمان اصلی مجلس برود.
پس از آنكه منیژه وارد بهارستان شد با جعفر همصحبت شدم؛ با لباس كردی یكدست سیاه در میانه مستطیلی كه دورتادور آن را باجهها و متصديان باجه احاطه كردهاند. يكي از اعضاي خانواده جعفر بيمار است و او نمیتواند پول ترخیص او را از بیمارستان بپردازد، ناامیدتر از منیژه است. میگوید: میدانم بیفایده است، اما اصرار زن است دیگر، چه كنم؟
توصیهنامهای میخواهد برای بیمارستان مزبور تا رعایت حالش را بكنند تا بتواند بیمارش را به شهرشان بازگرداند. كلافهتر از آن است كه مرا و سوالات مرا تاب بیاورد.
برای ملاقات نماینده تهران هم مادر و دختری در صف انتظار نشستهاند. دختر وام خودرو میخواهد و مادر میگوید: دفعه پیش كه آمدیم برای وام رهن منزل جواب گرفتیم، سه میلیون تومان دادند از قرار ماهی 50 هزار تومان كه به بانك بپردازیم با بهره ناچیز. حالا هم بستگی دارد بانك چقدر معطلمان كند وگرنه نماینده از نوشتن توصیهنامه دریغ ندارد. مادر مطمئن است اینبار هم دست خالی بازنمیگردد و دخترك اصلا در این عوالم نیست. انگار از همین حالا پشت فرمان نشسته. هر از گاهی از سر دل سیری جوابی میدهد و باز به همان اتاقك رویا برمیگردد. دفعه آخری كه به خود آمد، گفت: اگر برای وام، خودشان هم ضامن میشدند خیلی خوب میشد!
یكی از كاركنان ارشد این سالن میگوید: بیش از 70 درصد مراجعان درخواست وام دارند. درخواستهایی كه بیشترشان سرانجامی نمییابد، زیرا اگر نماینده هم موافقت كند هیچ تضمینی وجود ندارد كه دستگاههای اجرایی به این توصیهنامهها وقعی بنهند. البته وضعیت آنهایی كه به دنبال تخفیف شهریه دانشگاه آزاد هستند كمی بهتر است و دانشگاهها معمولا حرف نمایندهها را میخوانند. وزارت بهداشت و درمان هم جزو ارگانهایی است كه توصیهنامههای نمایندگان را بیپاسخ نمیگذارد، اما ارگانهای دیگر معمولا به این درخواستها جوابی نمیدهند.
هر چه هست اینجا سالن امید است؛ جدای از آن كه احتمالا هیچكدام از كسانی كه با آنها صحبت كردم نمیدانستند نماینده شهرشان چه اختیارات و وظایفی در دوران نمایندگی خود دارد!
فرشيد غضنفرپور - جامجم