ارشادي اگرچه ورودش به دنياي بازيگري به واسطه اين دوستي بوده، اما آن چيزي كه باعث شده تا اين مهندس معمار در سينماي ايران سابقه بازي در 24 فيلم را از سال 73 تا امروز داشته باشد، دقت در انتخاب نقش بوده است.
شايد اين سختگيري در انتخاب نقش باشد كه پاي اين بازيگر را به خارج از مرزها نيز باز كرده است، به گونهاي كه شاهد حضور وي در دو فيلم خارجي «بادبادكباز» و «آگورا» هم بودهايم.
ارشادي اما سال گذشته بسيار پركار بود و در هفت فيلم به ايفاي نقش پرداخت كه فيلم سينمايي «چك» يكي از آنهاست و به بهانه اكران اين فيلم گفتوگويي با وي انجام دادهايم.
هميشه از شما به عنوان بازيگري ياد ميشود كه نقشهايش را با سختگيري انتخاب ميكند. چه شد بازي در فيلم سينمايي چك را پذيرفتيد؟
دليل اولش اين بود كه ميخواستم از تصوير كليشهاي كه در فيلمها از من نشان داده ميشد فاصله بگيرم. من سال گذشته درجشنواره فيلم فجر با شش فيلم حضور داشتم كه هركدام ژانر متفاوتي داشت. به طور مشخص در مورد فيلم چك بايد بگويم وقتي سناريو را خواندم، ديدم كمدي اجتماعي متفاوتي است. كارگردان، بازيگران و گروه سازنده بسيار خوبي داشت و به همين دليل تصميم گرفتم در اين فيلم بازي كنم. البته قبل از بازي در چك با فرهاد آئيش در «يك عاشقانه ساده» همبازي بوديم كه به وسيله ايشان به آقاي راستگفتار معرفي شدم و زمينه همكاري ما شكل گرفت.
سال 90 براي شما سال پركاري بود و در هفت فيلم ايفاي نقش كرديد. باتوجه به اينكه شما معمولا بازيگر پركاري نيستيد دليل پركاري امسالتان چيست؟ سناريوها خيلي خوب بودند يا شما احساس كرديد به مرحلهاي رسيدهايد كه بايد بيشتر ديده شويد؟
من سال 90 همان طور كه شما هم اشاره كرديد در هفت فيلم بازي كردم كه 6 فيلم آن در جشنواره حاضر بود اما دليل اين پركاري را بايد از كارگردانهايي كه از من براي بازي در فيلمشان دعوت كردند، سوال كرد. يعني به طور كلي دليل اصلي شايد همين خوب بودن نقشها و سناريوهاي پيشنهادي باشد وگرنه براي من واقعا طول نقش مهم نيست، بلكه عمق نقش مهمتر است. به عنوان مثال من فقط در دو فيلم چك و يك عاشقانه ساده نقشهاي بلندي دارم وگرنه مثلا در فيلم «ملكه» تنها در يك سكانس حضور پيدا كردم. در واقع براي من بحث كيفيت مطرح است. ميخواستم به خودم ثابت كنم كه ميتوانم نقشهاي متفاوتي بازي كنم و از نقشهاي كليشهاي دور شوم.
مثلا در فيلمي از آقاي مهرجويي، دو نقش متفاوت به من پيشنهاد شد. آقاي مهرجويي نقش دكتر را براي من در نظر گرفته بودند، در حالي كه خودم دوست داشتم آدم روستايي را بازي كنم. آقاي مهرجويي ميگفت قيافه تو اصلا شبيه آدمهاي روستايي نيست. به همين خاطر خواستم فضاهاي متفاوتي را در بازيگري تجربه كنم. در نتيجه وقتي در فيلم يك عاشقانه ساده، نقش يك روستايي نانوا به من پيشنهاد شد واقعا با كمال ميل قبول كردم تا به خودم ثابت كنم ميتوانم نقشهاي متفاوتي را بازي كنم.
كارنامه كاري شما پر از نقشهايي است كه نگاه عميقي به زندگي دارند. اين نقطه اشتراك در نقشهايي كه انتخاب ميكنيد، از چه چيزي ناشي ميشود؟
من حاضرم تنها در يك سكانس بازي كنم اما آن نقش ديده شود، تا اينكه در فيلمي نقش اول باشم ولي فيلم خوبي نباشد. از طرفي، به مقوله دوستي و رفاقت اعتقاد دارم و خيلي از كارها را فقط به دليل دوستي و علاقهاي كه به كارگردان داشتهام، انجام دادهام. ولي نميتوانم بگويم همه اين آثار، فيلمهاي تاثيرگذاري بودهاند.
با فيلمهايي که در جشنواره فيلم فجر بازي کردم قصد داشتم تا تصوير کليشهاي را که از من در فيلمها نشان داده ميشد بشکنم
من تحصيلات بازيگري بالايي نداشتهام و بعدها فهميدم مثلا بازي زير پوستي يعني چه. من هميشه خودم بودهام و نميتوانستهام نقش بازي كنم و نقشهايي را بايد ميگرفتم كه شبيه خودم باشد. اما به مرور زمان به اين نتيجه رسيدم كه ميتوانم نقشهاي متفاوتتري را هم بازي كنم و تكنيك بازيگري را در آنها داشته باشم. چرا كه راه رفتن، حرف زدن و حتي نگاهكردن سينمايي با زندگي عادي فرق ميكند و با اينكه هنوز فكر ميكنم شاگرد هستم و همچنان مشغول يادگيري، اما توانستهام در اين سالها كمي هم تكنيك بازيگري را ياد بگيرم.
در جريان افزايش دانش تكنيك بازيگريتان، كدام كارگردانان يا بازيگران بيشترين تاثير را بر كار شما گذاشتهاند؟
من نميتوانم از كارگردان مشخصي نام ببرم، اما در مجموع بعد از گذشت سالها به اين نتيجه رسيدهام كه كارگردان از بازيگر، بازي ميخواهد و بايد برايش تكنيك بازيگري را اجرا كني. به همين دليل سعي كردم اين تكنيكها را به مرور ياد بگيرم.
در اين سالها بازيگر خارجي خاصي هم الگويتان بوده است؟
خير. من واقعا هيچ الگوي خاصي نداشتهام و هميشه با حس و بازي خودم جلوي دوربين ميروم و هيچ كس برايم مدل نبوده است. چون هر كدام از بازيگران خارجي را كه ميبينيد، دورههاي بازيگري مختلفي را گذراندهاند. در حالي كه من به مرور زمان و به واسطه حضور در فيلمهاي مختلف، بازيگري را ياد گرفتهام. البته در كارنامهام كارهاي ضعيف هم داشتهام و از همين كارهاي ضعيف يادگرفتهام كه بايد چگونه بهتر بشوم.
در سينماي ايران بازيگران تجربي كه بتوانند ماندگار شوند، كم داشتهايم. دليل تداوم حضور شما در سينما چيست؟
من به مرور زمان چيزهاي زيادي از دنياي بازيگري آموختم و نقاط ضعف تكنيكيام را تقويت كردم. من كلاس بازيگري نرفتهام كه به من ياد بدهد بايد حركات بدنم يا فن بيانم چگونه باشد. حتي اوايل كارم نميدانستم آكسانگذاري چيست. اما به مرور زمان ياد گرفتم چگونه آكسانگذاري كنم. البته ديدن فيلمهاي مختلف و بازي استادان بازيگري ميتواند در اين يادگيري موثر باشد. شايد همراه شدنم با جريان بازيگري، دليل ماندگاريام در سينما باشد.
بسياري از مخاطبان، شما را با فيلم سينمايي طعم گيلاس ميشناسند، در حالي كه قبلتر سال 73 در فيلم كاكادو بازي كرده بوديد. از طرفي هم فارغالتحصيل رشته معماري از ايتاليا هستيد. اصلا حضور شما در سينما چگونه اتفاق افتاد؟
من با محمد نيكبين از دوران كودكي دوست و همسايه بوديم. بزرگتر كه شديم ايشان به آمريكا مهاجرت كرد و من هم به كانادا رفتم. يك روز تصميم گرفتيم با هم به ايران برگرديم و در يك روز با هم به ايران برگشتيم. وقتي آقاي نيكبين با خانم ميلاني ازدواج كرد، براي بازي در فيلم كاكادو از من دعوت كرد. اين فيلم اولين تجربه بازيگريام بود و
3 سال بعد آقاي كيارستمي من را براي بازي در طعم گيلاس انتخاب كرد كه همان زمان هم به ايشان گفتم من بازيگر حرفهاي نيستم كه البته بعد از اين فيلم هم در فيلمهاي ديگر بازي كردم.
فيلم چك يك كمدي بسيار ساده و صميمي است. چقدر اين فضاي پشت صحنه كار در شكلگيري فضاي صميمي درون فيلم موثر بود؟
به قول آقاي راستگفتار كارگردان چك، يك نما از سينماي سينما آن چيزي است كه مخاطب روي پرده ميبيند و 29 نماي ديگر پشت دوربين اتفاق ميافتد و واقعا آقاي راستگفتار غير از اينكه كارگردان و جامعهشناس خوبي هستند، يك انسان كامل هستند و ثابت كرد كارگردان در عين اينكه بايد تكنيك كارگرداني را بلد باشد بايد خيلي از مسائل ديگر را رعايت كند و واقعا در اين پروژه هيچ مساله بزرگ خاصي پيش نيامد و همه تا روز آخر يك تيم بوديم كه اين مساله بيشتر به دليل وجود يك فرمانده خوب بود.
متاسفانه فيلم يكسري اصلاحيههايي خورده است كه به واسطه آنها ارتباط برخي صحنهها با يكديگر مفهوم نيست، اما در كل فكر ميكنم چك فيلم خوبي است ولي اينكه چرا مردم به سينما نميروند نكته عجيبي است كه شايد يكي از دلايلش برگزاري امتحانات مدارس و دانشگاهها باشد. به هرصورت اميدوارم فضاي كلي سينماي ايران بهتر شود و همه با هم آشتي كنند، چراكه سينماي ما واقعا در وضعيت بحراني به سر ميبرد.
براي سال 91 چه برنامههايي داريد و آيا امسال هم مثل سال قبل پركار خواهيد بود؟
براي سال 91 فيلمي با عنوان «يك دو سه، پنج» را بازي كردهام كه فيلمبرداري برخي صحنههايش باقي مانده و قرار است طي روزهاي آينده انجام شود. بعد از آن قرار است در يك سريال بازي كنم كه چون هنوز قطعي نشده نميتوانم اسم آن را بگويم. با پايان اين كارها حتما براي ديدار خانواده و فرزندانم به كانادا خواهم رفت تا تعطيلات را كنار آنها باشم و اگر كار خوبي پيشنهاد نشود، توفيقي است كه كنار خانوادهام باشم.
احسان هوشيارگر - جامجم