در 22 جولاي سال گذشته آندرس برينگ بريويك در يك بمبگذاري در مركز پايتخت نروژ هشت نفر را كشت.
وي سپس عازم جزيرهاي در نزديكي پايتخت شد كه محل حضور جوانان طرفدار حزب حاكم بود و با تيرانداري به سمت آنها تعداد كشتههاي جنايت خود را به 77 نفر رساند.
در كنار جنايت وحشيانه اين فرد سي و سه ساله، نروژيها با اين حقيقت روبهرو شدند كه نوع جديدتري از فاشيسم در لايههاي زيرين جامعه آرام آنها شكل گرفته است.
طي 10 هفته محاكمه بريويك، بيشتر اظهارات و گفتهها پيرامون سلامت عقلي او بود؛ در اين ميان برخي نيز او را يك «گرگ تنهاي ديوانه» خواندند.
دو روانشناسي كه در ابتدا به بررسي سلامت رواني او پرداختند، اعلام كردند وي هنگام ارتكاب جنايت ديوانه بوده است؛ اظهارنظري كه موجي از خشم و واكنش شديد نروژيها را به همراه داشت.
بررسيهاي بعدي نشان داد گرچه بريويك تا حدودي اختلال داشته اما هنگام ارتكاب جنايت، نسبت به تمام اقداماتش آگاهي كامل داشته است.
اويند استرومن كه در زمينه راستگرايي افراطي تحقيق ميكند ضمن موافقت با اين نظرات ميگويد: آيا اهميت دارد كه هيتلر هنگام انجام جنايتهايش از لحاظ پزشكي ديوانه بوده است؟ وي همچنين ديدگاههاي بريويك را نوعي ديوانگي سياسي معرفي ميكند.
در دادگاه روز جمعه، بريويك به اتهام انجام اقدامات تروريستي، تلاش براي اخلال در جامعه و به وجود آوردن ترس در ميان مردم به 21 سال حبس محكوم شد.
پس از اعلام اين حكم، رسانهها و مطبوعات نروژ آن را اقدامي درست قلمداد كردند. هانا اسواتيت، سردبير روزنامه وردنز گنگ (مهمترين روزنامه نروژ) در مقالهاي ضمن تائيد حكم بريويك، اينگونه نوشت: ما نميتوانيم به دليل بيماري دست به اقداماتي چنين وحشيانه بزنيم. اين اقدامات توسط ديوانهاي انجام شده است كه ديدگاههاي خطرناكي نسبت به دنيا دارد.
آندرس ويس، يكي ديگر از روزنامهنگاران اين كشور نيز در روزنامه دگ بلادت نوشت: بريويك تروريستي ديوانه است كه نسبت به تمام اقداماتش آگاهي كامل داشت.
با تمام اين اوصاف، استرومن ميگويد مقامات نروژي بهرغم تمام هشدارهاي از پيش داده شده، نسبت به رشد روزافزون راستگرايي افراطي در كشورشان بياهميت بودهاند.
نويسنده كتابهاي «فاشيسم اروپا» و «شبكه تاريك» در سالهاي 2009 و 2011، عقيده دارد كه فاشيسم همچنان در اروپا زنده است و تهديدي بالقوه براي جوامع دموكراتيك به حساب ميآيد.
به نظر ميرسد ديگر محققان نروژي نيز نظراتي مشابه با استرومن دارند. برخي خبرنگاران به اين نكته اذعان دارند كه حتي پس از اين حادثه، مقامات سوئدي وجود چنين جريان خطرناكي را انكار ميكردند.
حتي گفته ميشود چند ساعت پس از اين حادثه، برخي تحليلگران نروژي انگشت اتهام خود را به سمت گروههاي اسلامگراي افراطي نشانه رفته بودند.
يك فاشيست معمولي
به عقيده خبرنگاران و تحليلگران، بريويك نمونهاي از يك فاشيست معمولي در قرن 21 است. بريويك مسلمانان، چپگراها و فمينيستها را دشمن ميداند، از صهيونيسم حمايت ميكند و با چندفرهنگي مخالفت آشكار دارد.
استرومن در اين زمينه ميگويد: بسياري از چپها از واژه فاشيست استفاده نادرست ميكنند، اما اين به اين معنا نيست كه فاشيسم وجود ندارد. بنابراين نميتوان گفت اين پديده با رفتن هيتلر و آلمان نازي از بين رفته است.
چند ساعت پس از حادثه سال 2011، بريويك ايميلي را با نام «بيانيه استقلال اروپا» در فضاي مجازي به صورت گسترده منتشر كرد. تحليلگران عقيده داشتند متن اين بيانيه تحت الهام از گفتهها و انديشههاي يك بلاگر معروف نروژي به نام پيتر ينسن بوده است؛ ينسن يك راستگراي ضد اسلام است و طرفداراني در سطح بينالملل دارد. البته خود ينسن در وبلاگش هرگونه ارتباط با بريويك را انكار كرد.
يك هفته پيش از اين حكم، يك كميسيون مستقل اعلام كرد سرويسهاي اطلاعاتي نروژ ميتوانستند از بروز اين فاجعه جلوگيري كنند، چراكه پيشتر نسبت به وقوع آن هشدار داده شده بود.
بنا به گزارش اين كميسيون، يك چشمپوشي و اغماض سازماني نسبت به خطر راستگرايي افراطي ميان رهبران سياسي و سرويسهاي اطلاعاتي مشاهده شده است.
گوري هلتن، تاريخدان نروژي كه در اين كميسيون فعاليت ميكرد، ميگويد مدارك موجود نشان ميدهد سرويسهاي اطلاعاتي بيش از اندازه نسبت به تهديد از طرف گروههاي اسلامگراي افراطي حساس شده بودند و در اين ميان خطر راستگرايي افراطي را ناديده گرفتند.
جامعه از هم گسيخته
گرچه پس از حملات سال گذشته بيگانههراسي تا حدودي در جامعه نروژ كمرنگ شد، اما موضوعي همچون مهاجرت از جمله موارد مورد مناقشه و اختلاف بسياري از مردم است. با اين حال، طي نشستها و سخنرانيهاي اخير، پناهندگان رومانيايي از جمله اقليتهايي بودند كه مورد انتقاد و نفرت شديد قرار گرفتند. حتي چندي پيش يكي از اردوگاههاي اين مهاجران مورد حمله قرار گرفت.
به عقيده تحليلگران، گرچه اين نوع خشونتها نشات گرفته از حادثه بريويك نيست، اما مناقشات و مباحث شكل گرفته پس از آن، بروشني تحت تاثير اين حادثه بوده است.
ماريا روسول، محقق مركز مطالعات اقليتهاي ديني در اسلو در اين زمينه ميگويد: خطرات راستگرايي افراطي موضوعي بود كه بيشتر نروژيها اين تابستان در مورد آن بحث و تبادلنظر ميكردند. به نظر ميرسد جامعه نروژ در مقايسه با گذشته، از هم گسيختهتر شده و اين از همگسيختگي هماكنون كاملا آشكارتر گشته است.
در اين ميان برخي نروژيها ميگويند گرچه با اقدامات بريويك مخالفند اما با اظهارنظرهاي سياسي او ابراز همدردي ميكنند. برخي نيز هستند كه با تمام اشكال و نمونههاي فاشيسم مخالف بوده و تمام اقدامات او را ردميكنند.
اين قاتل عاقل فضاي جديدي را در جامعه نروژ به وجود آورد كه به نظر ميرسد محدوديتهاي مربوط به منازعات و مناقشات عمومي را مدنظر خود دارد.
منبع: الجزيره انگليسي - مترجم: حسين خليلي