حضور هياتهاي 120 كشور عضو جنبش عدمتعهد - كه بيش از 50 هيات در سطح سران شركت كرده بودند- از يك سو و حضور بانكيمون دبير كل سازمان ملل متحد در اين اجلاس از سوي ديگر، سطح اجلاس را به گونهاي قابل توجه ارتقا داد.
گرچه رسانههاي غربي در زمان برگزاري اين اجلاس اينطور عنوان ميكردند كه جنبش عدمتعهد كاركرد قبلي خود را ندارد و تضعيف شده است، اما بيشتر كارشناسان مسائل سياسي و بينالمللي بر اين باورند كه جنبش عدمتعهد دومين نهاد بينالمللي بعد از سازمان ملل است كه بيشترين تعداد كشورها را در خود جاي داده است و اگر چه به اندازه كشورهاي توسعه يافته قدرتمند نيستند، اما ازنظر ايدئولوژي و تاثيرگذاري و انتقاد از سياستهاي دنياي سرمايهداري، جايگاه مهمي در دنيا دارد.
برگزاري شانزدهمين اجلاس عدم تعهد در تهران به اين جنبش توان و قدرت بيشتري داده است. در عين حال اگر چه نگاه غالب در جنبش غيرمتعهدها توجه به مسائل سياسي و استفاده از ظرفيت سياسي اعضا بود ولي اجلاس تهران نشان داد كه توجه به مسائل اقتصادي و فرهنگي نيز ميتواند در تحقق اهداف جنبش موثر باشد.
زمينهسازي براي باز تعريف جنبش
برگزاري اين اجلاس در تهران دستاوردهاي فراواني داشت. حضور رهبر معظم انقلاب و رييسجمهور در جمع سران كشورهاي غيرمتعهد و اعلام مواضع ايران و علاقهمندي به حل مشكلات كشورهاي مستقل جهان و تاكيد بر حل مسالمتآميز بحرانهاي منطقه و استفاده از فرصت بيداري اسلامي، به ايران مجالي دوباره داد تا توان و قدرت خود را در مديريت جهاني به نمايش بگذارد.
سعدالله زارعي كارشناس مسائل بينالملل در گفتوگو با جامجم با اشاره به اينكه برگزاري اجلاس شانزدهم در ايران مسير را براي باز تعريف فلسفه وجودي و اهداف و آرمانهاي جنبش عدمتعهد احيا و فراهم كرد در اين باره ميگويد: در اين اجلاس با توجه به اينكه جمهوري اسلامي به عنوان يك كشور انقلابي در راس جنبش قرار گرفت ، اين فرصت فراهم شد تا جريان انقلابي داخل جنبش با قوت بيشتري جنبش عدمتعهد را به سمت يك تحول بنيادين سوق دهد.
نبايد فراموش كرد كه نقش برجسته جمهوري اسلامي ايران در ايجاد جبهه مستقل در كشورها براي مقابله با يكجانبهگرايي آمريكا دستاوردي بزرگ و پراهميت براي تهران بود و از اين پس مبارزه با تك قطبي شدن جهان، با رياست ايران بر اين جنبش، سرعت بيشتري خواهد گرفت.
همچنين مسأله پيدا شدن ساختارهاي لازم حقوقي كه ضمانتهاي اجرايي اين جنبش را تقويت ميكند جزو دستاوردهاي اجلاس تهران بود.
بسياري بر اين باورند كه لازم است تا در طول رياست ايران بر اين جنبش، عدمتعهد به سمت سازمان شدن سوق پيدا كند و سازوكارها و نهادهاي اجرايي خودش را در عرصههاي سياسي، اقتصادي، فرهنگي، علمي و حتي امنيتي احيا نمايد كه گام اول در اين راستا تصويب دبير خانه دائمي اجلاس است.
گام دوم نيز تدوين منشور جديد حقوق بشر توسط اين جنبش است ولازم است ، سازوكارهاي حقوقي براي دفاع از حقوق اعضا در آن به وجود بيايد.
در عين حال ايران با برگزاري با شكوه اين اجلاس نشان داد كه اين سياست غرب براي به انزوا كشاندن ايران در سطح جهاني سياستي شكست خورده است.
احمد بخشايش اردستاني عضو كميسيون امنيت ملي و سياست خارجي مجلس و كارشناس مسائل بينالملل در گفتوگو با جامجم با اشاره به اينكه بسياري از غربيها علاقه نداشتند كه اين كنفرانس در تهران برگزار شود در اين باره اظهار كرد: نفس برگزاري اين كنفرانس يكي از دستاوردهاي مهم ديپلماتيك ايران بود. اين كنفرانس نشان داد كه ايران دچار انزوا نيست و اينكه غرب ادعا ميكند كه جامعه جهاني ايران را در انزوا قرار داده است صحت ندارد و تنها پنج يا شش كشور هستند كه ايران را مورد تحريم خود قرار دادهاند.
طي اين اجلاس، تهران به كانون رايزنيهاي ديپلماتيك مبدل شد و حل و فصل اختلافات اعضا در جنبش عدمتعهد نيز از ديگر دستاوردهاي اين اجلاس در تهران بود.
محمدرضا دهشيري كارشناس مسائل سياسي و بينالملل در اين باره به جامجم گفت: با توجه به اين كه مسائل جانبي از جمله بحران سوريه در اين اجلاس مورد توجه شركتكنندگان قرار گرفت و جمهوري اسلامي ايران به عنوان مبتكر حل بحران سوريه در اين اجلاس مطرح شد، ميتوان اين اجلاس را به عنوان اجلاسي مثبت و سازنده توصيف كرد.
ظرفيتيابي
در عين حال طي سه سالي كه ايران رهبري جنبش غيرمتعهدها را بر عهده دارد ظرفيتهاي زيادي براي كشورمان در سطح بينالملل ايجاد خواهد شد.
مشاهده تهران به عنوان شهري امن و مدرن و پذيرايي از مهمانان باعث شد تعريف ديگري از فضاي جمهوري اسلامي به جهان مخابره شود.
معرفي تاريخ و فرهنگ و اقتصاد ايران و ارائه چهرهاي جديد از ايران به دنبال سالها سم پاشي كشورهاي غربي فرصت ديگري براي ايران ايجاد كرد تا مردم دنيا به آن به عنوان يك فرصت براي صلح جهاني، مديريت جهان و روابط سياسي و اقتصادي بنگرند.
دهشيري در اين باره به جامجم ميگويد: با توجه به اينكه جمهوري اسلامي ايران طي سه سال آينده ميتواند مبتكر تمامي اجلاسهاي فوقالعاده در اين جنبش باشد و به حركتهاي مستقل در اين اجلاس جهت دهد، اين امر ميتواند توان ميانجيگري ايران در بحرانهاي منطقهاي و بينالمللي را افزايش داده و ايران را به عنوان كانون ثبات منطقه و بينالملل مطرح كند.
همچنين بخشايش اردستاني عقيده دارد با توجه به اين كه ايران در جبهه مقاومت قرار دارد، رياست جنبش عدمتعهد ميتواند براي ايران از اين منظر هم حائز اهميت باشد.
در عين حال در بخش همكاريهاي اقتصادي و همكاريهاي چندجانبه بين اعضا، ظرفيتهاي ويژهاي بين كشورهاي عدمتعهد وجود دارد كه ايران ميتواند از اين ظرفيتها استفاده كند. با رياست ايران بر جنبش عدمتعهد، طبيعتا موقعيت بهتري براي جمهوري اسلامي فراهم است تا بتواند با گسترش ارتباطات با كشورهاي عضو جنبش مراودات و تعاملات اقتصادي خود را با كشورهاي غير از حوزه اقتصادي غرب گسترش داده و بخشي از تحريمها و فشارها عليه خود را خنثي كند.
سعدالله زارعي در اين باره به جامجم مي گويد: حضور كشورهاي قدرتمندي كه ميتوانند در يك تعامل اقتصادي به نيازهاي جمهوري اسلامي پاسخ دهند، موقعيت جديدي را در اختيار ما قرار داده و اين امر ميتواند براي برونرفت ايران از شرايط پيچيده بسيار موثر باشد.
وي ميافزايد: لازم است در عرصه سياسي و ديپلماتيك نهادي براي حل و فصل مناقشات بين اعضا به وجود بيايد و همين طور در عرصه مسائل امنيتي بايد يك سازمان مشترك امنيتي براي جلوگيري از مداخلات خارجي در امور كشورهاي عضو جنبش عدمتعهد به وجود بيايد.
ارتقاي جايگاه ايران
اما يكي از ملاكهاي ديپلماسي فعال كشورها، ميزباني از مقامات و برگزاري اجلاسهاي متعدد بينالمللي است. از اين نظر ميزباني اجلاسهاي بينالمللي به عنوان يكي از فاكتورهاي قدرت نرم در ميان كشورها به شمار ميرود. اين امر درخصوص حضور مقامات كشورهاي مختلف در ايران هويدا بود.
حضور نمايندگان كشورهاي مختلف در ايران جايگاه سياسي كشورمان را ارتقا داد و علاوه بر تقويت حضور بينالمللي ايران نشان داد كه اين كشورها به اقتدار و ثبات ايران اعتقاد دارند. بايد به اين نكته توجه داشت كه وقتي كشورها به رياست كشوري براي جنبش عدمتعهد راي ميدهند اين امر به معناي پذيرش سياستهاي كلان آن كشور در عرصه سياست خارجي محسوب ميشود بنابراين برگزاري اجلاس در تهران نشان داد آنچه جمهوري اسلامي در عرصه سياست خارجي تعقيب ميكند موضوع مورد علاقه بيشتر كشورهاي دنياست.
سعدالله زارعي، كارشناس مسائل سياسي و بينالملل در اين باره ميگويد: وقتي كه ايران در راس يك سازمان بزرگ جهاني قرار ميگيرد اين امر به معناي تقويت بلوكبنديهاي جهان سومي در مقابل بلوكبندي غرب به حساب ميآيد و اين هم فرصت تازهاي در عرصه بينالملل است.
پرونده هستهاي ايران
با وجودي كه تاكنون جنبش عدمتعهد در تمام موضعگيريها و بيانيههايش از برنامه صلحآميز هستهاي ايران دفاع كرده، اما شايد با فعالتر شدن ديپلماسي دستگاه سياست خارجي در طول سه سال آينده دريچهاي براي حل پرونده هستهاي ايران گشوده شود.
اعلام فتواي رهبر معظم انقلاب مبني بر حرام بودن ساخت و استفاده از سلاح هستهاي و لزوم خلعسلاح كشورهايي كه دنيا را به مخاطره انداختهاند و احترام به حق تعيين سرنوشت و استقلال كشورها، مهمترين محورهايي بود كه در اين اجلاس موضع آشكار ايران براي صلح جهاني را به تمام دنيا مخابره كرد.
سعدالله زارعي در اين باره ميگويد: به دنبال اين اجلاس طبيعتا ايران ميتواند در مذاكرات آينده 5+1 با اقتدار بيشتري ظاهر شود. به اين ترتيب، اين استدلال آمريكاييها كه ايران در برابر جامعه جهاني قرار دارد، عملا با رياست ايران بر جنبش عدمتعهد، بي اعتبار مي شود.
زارعي ميافزايد: اين موضوع براي پيشبرد سياستهاي ايران ازجمله موضوع هستهاي و گفتوگويي كه ايران با كشورهاي غربي و 5+1 دارد بسيار تعيينكننده است.
در نهايت به نظر ميرسد كه حمايت غيرمتعهدها در اين اجلاس از حق كشورهاي مستقل در برخورداري از فعاليت هاي صلح آميز هستهاي بر مذاكرات آينده ايران تاثيرگذار است و ايران ميتواند از تريبون عدمتعهد استفاده كرده و پيام خود را به جهانيان برساند. در عين حال چنين رفتاري از سوي ايران ميتواند هزينههاي آمريكا را در اين راستا افزايش دهد و مانع از فشارهاي بيشتر عليه ايران شود.
كتايون مافي - گروه سياسي