به نوشته روز جمعه روزنامه الخليج چاپ امارات در اينترنت،زبيگنيو برژينسكي در كتاب جديد خود به بررسي وضع كنوني آمريكا پرداخته و آن را مشابه شرايط حاكم بر اتحاد جماهير شوروي سابق قبل از فروپاشي دانسته است.
برژينسكي در اين كتاب با نام «ديدگاه راهبردي آمريكا و بحران بينالمللي قدرت » آورده است، باراك اوباما رييسجمهور آمريكا ميتواند در صورت پيروزي در دور دوم رياست جمهوري خود، روند سازش در خاورميانه را از سر گيرد.
نويسنده بر اين باور است اوباما در اين صورت هم زمان مناسب و هم مصونيت تاريخي براي ايجاد كشور فلسطين در كنار رژيم صهيونيستي را در اختيار دارد.
برژينسكي در اين كتاب از عملكرد اوباما در دوره اول رياست جمهوريش انتقاد كرده و بر اين باور است كه وي ميتوانسته به نحو بهتري در خصوص روند صلح خاورميانه عمل كند و به راه حل عادلانهاي در اين راستا دست يابد.
برژينسكي در اين كتاب اذعان كرده است علت شكست اوباما در سازش خاورميانه، مانورهاي رژيم صهيونيستي در سياستهاي داخلي و خارجي آمريكا بوده و علت اين مساله هم نفوذ گسترده لابي رژيم صهيونيستي در كنگره آمريكا بوده است. برژينسكي همچنين در اين كتاب تاكيد كرده است در بسياري از موارد رژيم صهيونيستي توان خريد افراد را دارد.
در اين كتاب همچنين علل قرار گرفتن آمريكا در مسير انحطاط و سقوط مورد بررسي قرار گرفته است.
طبق مطالب اين كتاب،فضاي انتقاد مردم از رژيم صهيونيستي در آمريكا رو به گسترش خواهد نهاد و همگان كم كم اين نكته را درك خواهند كرد كه شعارهاي تند و درخواستهاي براي جنگ ديگر بهترين روش نخواهند بود.
در اين كتاب وضع كنوني آمريكا به وضعيت اتحاد جماهير شوروي قبل از فروپاشي تشبيه شده است. به عقيده برژينسكي مهمترين وجه تشابه ميان وضع كنوني آمريكا و اتحاديه جماهير شوروي سابق اين است كه،هردو نظام دولتي فلج داشته و دارند كه توان ايجاد تغييرات جدي در سياست را ندارند و هزينهها و بودجههاي نظامي سرسام اور و بي نتيجهاي را به مدت يك دهه براي تحت تسلط در آوردن افغانستان هزينه كردهاند.
برژينسكي در اين كتاب آورده است اگر آمريكا ميخواهد مسوول برتر خاورميانه (در مقايسه با تلاشهاي قدرت طلبانه چين ) باشد بايد به اندازه كافي قدرتمند باشد.
در اين كتاب چهار مشكل اساسي براي آمريكا مطرح شده است كه نتايج مترتب بر انتقال نقطه ثقل اين ابرقدرت (آمريكا ) از غرب به شرق، تاثير بهار عربي در اين قضيه مهمترين آن عنوان شده است.
كاهش تاثير بينالمللي آمريكا،نشانههاي سقوط آمريكا و پس رفت داخلي و خارجي اين كشور و نحوه هدر رفتن فرصتهايي كه براي آمريكا در عرصه بينالمللي بعد از جنگ سرد بوجود آمده است و نحوه بازگرداندن قدرت قبلي آمريكا به عنوان دومين علت ذكر شده است.
سومين مساله نيز آن است كه اگر آمريكا سقوط كند، در اين صورت پيامدهاي اين قضيه چه خواهد بود و قربانيان اين موضوع چه كساني خواهند بود و آيا چين ميتواند،جانشين آمريكا در قرن بيست و يكم شود يا خير.
و چهارم اينكه اگر آمريكا بتواند موقعيت قبلي خود را بازيابد در اين صورت چه اهدافي براي اين كشور تعريف خواهند شد.
برژينسكي در اين كتاب براي گسترش نفوذ آمريكا و مقابله با گسترش نفوذ چين پيشنهاد كرده است آمريكا با تركيه و روسيه متحد شود.