Quantcast
Channel: jamejamonline.ir - 22 - RSS Version
Viewing all articles
Browse latest Browse all 8493

با تو حتما بي‌تو هرگز

$
0
0
به آدم‌هاي زيادي زنگ زديم تا رسيديم به ناصر مدرسي. اولين تماسمان با مردي بود كه اولين اشتراك روزنامه به نام او بود، ولي از بد حادثه نتوانست با ما حرف بزند.

او از پرسنل نيروي انتظامي بود كه اجازه حرف زدن با هيچ رسانه‌اي را نداشت، مگر حفاظت ناجا موافقت مي‌كرد. ناجا مثل هميشه موافق اين مصاحبه نبود، براي همين راهمان را كج كرديم به سمت مشتركي ديگر.

او حالش وخيم‌تر از قبلي بود چون ديسك كمرش عود كرده بود و وقتي با ما حرف مي‌زد ناله مي‌كرد. ما گفتيم با اين حال هم قبولش داريم و اصلا خودمان مي‌آييم و بالشي پشت كمرش مي‌گذاريم تا نيم ساعت با ما حرف بزند و عكاس چند عكس بيندازد، ولي هر چه اصرار كرديم كمتر نتيجه گرفتيم.

سومين مشترك ما انگار آدم با دبدبه و كبكبه‌اي بود، چون به جاي خودش، منشي‌اش حرف مي‌زد. ما گفتيم كه مي‌خواهيم با او مصاحبه كنيم و به خاطر وفاداري‌اش به جام‌جم تشويقش كنيم، اما وقتي منشي اين پيام را به او رساند او به منشي منتقل كرد كه مصاحبه فقط تلفني آن هم بدون عكس.

سنگ خورده به در بسته‌مان را برداشتيم و شماره‌اي ديگر گرفتيم، اما اين بار تلفن قطع بود و كسي جواب نمي‌داد. اما پي كار را گرفتيم تا رسيديم به ناصر مدرسي، مردي 68 ساله با وجناتي مذهبي و نيز لحني مودب و مهربان.

براي حرف زدن با اين جام‌جم‌خوان پيشكسوت، مجبور شديم كفشمان را درآوريم و با دمپايي چند سايز بزرگتر راه بيفتيم چون محل كار او در گوشه‌اي از مسجد قدس در صندوق خيريه طريق‌القدس بود، جايي كه هيچ كدام از كارمندانش كفش نداشتند و دمپايي، پادشاهي مي‌كرد.

مدرسي هنگام مصاحبه اصلا نگاهم نمي‌كرد و جايي روي سقف اتاق را مي‌كاويد، اما با اين حال آنقدر از جام‌جم و خط‌مشي‌اش حتي از مطبوعات و روش‌هاي كارشان خبر داشت كه او را يك سرو گردن بالاتر از مردم عادي مي‌نشاند. مدرسي وفادار به جام‌جم، براي من يك رقيب قدر بود.

شما يكي از قديمي‌ترين مشتركان روزنامه جام‌جم هستيد. با چه انگيزه‌اي جام‌جم را انتخاب كرديد؟

من از ابتدا شاكله وجودي و شخصيتي‌ام، فرهنگي و مطبوعاتي بود و به نشريات علاقه زيادي داشتم. من كارمند بازنشسته آموزش و پرورش هستم و زماني كه در ستاد فعال بودم، براي 15 سال مديريت انتشار نشريه پيوند متعلق به انجمن اوليا و مربيان را به عهده داشتم. در آن زمان در كنار كار دولتي به عنوان عضو تحريريه و عضو هيات مديره در نشريه «شما» هم مشغول بودم.

همه اينها مصادف بود با انتشار روزنامه همشهري به عنوان اولين روزنامه تمام رنگي ايران.

اين روزنامه انعكاس و جاذبه زيادي در بين مردم داشت تا اين كه آقاي لاريجاني از وزارت ارشاد به صداوسيما آمد و دست به يك ابتكار فني و مهندسي شده زد. آقاي لاريجاني استارت روزنامه جام‌جم را زد. اولين و دومين شماره روزنامه جام‌جم كه منتشر شد، خيلي براي من جذاب بود. در آن زمان جام‌جم دست به يك ابتكار خيلي خوب هم زد و آن اين كه 30 درصد به فرهنگيان تخفيف مي‌داد. آن موقع حق اشتراك 30 هزار تومان بود كه با تخفيف مي‌شد 21 هزار تومان يعني يك نشريه تمام رنگي با محتوا، سالانه در ازاي 21 هزار تومان که هر روز در منزل مي‌آمد.

من چون خودم دستي در كار نشريات داشتم، مي‌دانستم كه يك نشريه چقدر هزينه دارد. يعني روزنامه جام‌جم آن زمان هر نسخه‌اش 250 تا 300 تومان تمام مي‌شد، اما قيمت مصرف‌كننده‌اش خيلي كم بود. اين سياست و مهندسي مدبرانه و هوشمندانه باعث شد كه خيلي‌ها جذب روزنامه جام‌جم شوند. البته من مي‌دانستم كه اين سياست نمي‌تواند ادامه پيدا كند و به خاطر جبران هزينه‌ها حق اشتراك بالا خواهد رفت كه اين اتفاق هم افتاد.

پس انگيزه من از انتخاب جام‌جم در درجه اول تنوع مطالبش بود و درجه دوم به خاطر احترامي كه به قشر فرهنگي مي‌گذاشت. ريتم آرام و بدون تشنج اين روزنامه هم البته انگيزه زيادي در من ايجاد كرد. چون مي‌ديدم از دعواهاي سياسي و حركات تند پرهيز مي‌كند و با يك ريتم معقول جلو مي‌رود، ضمن اين كه خط‌مشي‌اش حفظ ارزش‌ها و ولايت است. يعني در عين اين كه حقايق را خيلي خوب و گزيده بيان مي‌كند، به جنجال‌هاي سياسي نمي‌پردازد، چون مي‌داند كه مردم خسته ما آمادگي دعواهاي سياسي را ندارند و آرامش مي‌خواهند.

علاوه بر همه اينها، ويژه‌نامه‌هايي كه در آن زمان به صورت هفتگي با جام‌جم توزيع مي‌شد و بعد به دو سه مورد در هفته رسيد و حالا به هر روز، خيلي برايم جالب بود. البته من انتقادهايي هم به روزنامه شما دارم چون انتظار دارم روزنامه‌اي كه بالاترين مدير آن (رئيس سازمان صداوسيما) را رهبري انتخاب مي‌كند، خطوط قرمز را بيشتر رعايت كند.

مثلا در صفحات فرهنگي و هنري درست است كه فضا يكسري از تصاوير و عكس‌ها را مي‌طلبد، اما جام‌جم بايد توجه كند كه نشريه ارگاني است كه زيرنظر ولي‌فقيه كار مي‌كند. البته اگر عكسي از هنرپيشه‌ها در روزنامه چاپ مي‌شود، همان عكس‌هايي است كه به صورت زنده از تلويزيون پخش مي‌شود و مشكلي هم ندارد.

اين جعبه جهان‌نما در همه خانه‌ها هست و افراد خواه ناخواه تصاويرش را مي‌بينند، اما نشريه حساب ديگري دارد براي همين است كه نشريات دادگاهي به نام دادگاه مطبوعات دارند و بايد نسبت به تخلفاتشان پاسخگو باشند. البته باز هم مي‌گويم كه روزنامه جام‌جم رعايت مي‌كند.

هر روز صبح ساعت 10 جام جم در منزل ما ست. ما خانوادگي بخش‌هاي مختلف آن را به‌دقت مطالعه مي‌كنيم. دوست دارم در اينجا از بخش اشتراك روزنامه جام‌جم تشكر كنم چون خيلي منظم و خوب عمل مي‌كند. بعضي روزها روزنامه به عللي دست ما نمي‌رسد و به محض اين كه تماس مي‌گيريم، روزنامه را براي ما ارسال مي‌كنند. يكي از شيوه‌هاي خوبي هم كه در پيش گرفته‌اند، اين است كه مشتركان را به باجه بانك و خودپرداز نمي‌كشانند و با رابطي كه دارند، وجه اشتراك را در محل دريافت مي‌كنند.

الان چقدر حق اشتراك مي‌دهيد؟

شش ماهه 21 هزار تومان با تخفيف.

چرا اشتراك يك ساله نمي‌گيريد كه راحت‌تر باشيد؟

چون احتمال دارد آدرس منزلمان تغيير كند. وقتي اشتراك شش ماهه بگيريم از نظر مالي هم به ما فشار نمي‌آيد.

شما كدام يك از مطالب روزنامه جام‌جم را بيشتر دوست داريد و مي‌خوانيد؟

من صفحه اول و دوم را حتما هر روز با دقت مي‌خوانم چون اهم مطالب و اخبار روز در اين دو صفحه درج مي‌شود. به صفحه سلامت هم علاقه زيادي دارم و هر روز بدون استثنا مي‌خوانم، ولي گاهي اوقات احساس مي‌‌‌كنم مطالب خيلي سطحي است كه به نظرم نويسنده‌ها حتما بايد مطالب با عمق بيشتري تهيه كنند. البته در چارديواري مطالب خيلي خوبي در مورد خانواده نوشته مي‌شود.

اعضاي خانواده شما مخصوصا همسرتان به چه بخش‌هايي بيشتر علاقه دارند؟

همسرم به صفحه سلامت توجه زيادي دارد همين‌طور به جدول پخش برنامه‌‌هاي صدا و سيما و تحليل‌هايي كه از بعضي سريال‌ها نوشته مي‌شود. ما در خانه دو ضميمه سيب و چارديواري را هم حتما مي‌خوانيم گاهي اوقات هم تپش را، اما براي اين كه مطالب تپش، شوك به ما وارد نكند كمتر از بقيه به سراغش مي‌رويم.

يعني صفحه جامعه را نمي‌خوانيد؟

محتواي اين صفحه را يادم نمي‌آيد، ولي مي‌دانم گاهي هم اين صفحه را خوانده‌ام و چون دردهاي مردم را مي‌گويد صفحه خيلي خوبي است.

تعارف مي‌كنيد؟

نه، خيلي جدي مي‌گويم. دوست دارم در صفحه جامعه به موضوع بيمه طلايي فرهنگيان بپردازيد، چون به نظر من، اين يك بيمه بدون هويت است كه در ازاي پولي كه از فرهنگيان مي‌گيرد، هيچ خدماتي نمي‌دهد.

اين بيمه الان تبديل به يك امر تبليغي و نمايشي شده، ما به خاطر بيمه طلايي بين زمين و هوا شناور مانده‌ايم. به نظر من، بهتر است اسم طلايي را از روي آن بردارند، چون اين بيمه حتي نقره‌اي و مفرغي هم نيست.

شما 11 سال است كه به صورت مداوم جام‌جم مي‌خوانيد. مي‌توانيد اسم چند نفر از خبرنگاران و نويسنده‌هاي ما را بگوييد.

نه، فعلا اسمي در خاطرم نيست. فقط خانمي هست كه در چارديواري در مورد مسائل پزشكي و سلامت مي‌نويسد كه گزارش‌هايش را دوست دارم و احساس مي‌كنم خبرنگار خوبي است.

تا به حال با تحريريه جام‌جم تماس گرفته‌ايد که نظر مثبت و منفي‌تان را در مورد مطالب بگوييد.

تا به حال چهار ـ سه بار تماس گرفته‌ام و از نظر رعايت نكردن خطوط قرمز نكاتي را تذكر داده‌ام.

آيا مطالب روزنامه را آرشيو مي‌كنيد؟

بله. اين كار را مي‌كنم، مخصوصا در مورد ويژه‌نامه‌ها بويژه «ايام» كه مطالب سياسي و تاريخي خوبي را درج مي‌كند. گاهي اوقات هم در چارديواري مطالب ناب و بديع را آرشيو مي‌كنيم. معمولا ويژه‌نامه مخصوص نوروز را هم جمع مي‌كنيم.

با روزنامه باطله‌هاي جام‌جم چه كار مي‌كنيد؟

ما اين روزنامه‌ها را جمع مي‌كنيم و براي خمير كردن به يك كارخانه مي‌دهيم. الان هم حدود 50 كيلو روزنامه باطله داريم.

روزنامه‌ها را كيلويي چند تومان مي‌فروشيد؟

كيلويي 30 تومان كه پول زيادي هم نمي‌شود، حتي كرايه حمل هم از آن درنمي‌آيد.

خداي‌نكرده با روزنامه باطله‌هاي جام‌جم كه شيشه پاك نمي‌كنيد؟

[با خنده]نه. شيشه‌ها را با روزنامه‌هاي ديگر تميز مي‌كنيم.

آيا يادتان هست تاثيرگذارترين خبري را كه تا به حال در جام‌جم خوانده‌ايد، چه بوده؟

خبرهاي مهم روز هم از صداوسيما پخش مي‌شود و هم در صفحه اول همه مطبوعات هست، ولي در بيشتر مواقع حساس بخصوص زمان‌هايي كه روزنامه‌ها باطن و خط‌مشي سياسي خودشان را بروز مي‌دهند، جام‌جم خيلي خوب ظاهر مي‌شود. آقاي شريعتمداري در كيهان هم همين طور. من سرمقاله‌هاي آقاي مقدم (مديرمسوول روزنامه)‌ را هم خيلي دوست دارم.

نه منظورم اين بود كه آيا مطلبي در روزنامه ما خوانده‌ايد كه خيلي تحت تاثير قرار بگيريد و هميشه به آن فكر كنيد؟

الان چيزي يادم نيست، اما تحليلي كه در مورد فيلم چك برگشتي و نظرات آقاي حدادعادل نوشته بوديد را خيلي دوست داشتم.

نظرتان درباره آدم‌هايي كه پاي كيوسك‌هاي مطبوعاتي مي‌ايستند و آنجا روزنامه مي‌خوانند چيست؟

به نظر من، اينها از نظر مطالعه افرادي خيلي مبتدي هستند. آنها دنبال جنجال و هياهو مي‌گردند كه بعضي روزنامه‌ها هم متاسفانه تيترهاي جنجالي مي‌زنند و به اين وضع دامن مي‌زنند، ولي افراد حرفه‌اي، هوشيار و كارشناس، كاري به اين جنجال‌ها ندارند و نشريه مورد علاقه‌شان را بسرعت مي‌خرند. افراد عميق، پاي كيوسك‌ها معطل نمي‌شوند، اما ديگران مي‌خواهند با خواندن تيترهاي صفحه يك نشريات ببينند دنيا دست كيست و پول هم
ندهند.

اگر دوباره حق انتخاب داشته باشيد‌، آيا باز هم جام‌جم را انتخاب مي‌كنيد؟

بله. نمي‌خواهم اسم اعتياد را بياورم، اما يك تعلق خاطري نسبت به جام‌جم پيدا كرده‌ام، بخصوص به ضمائمش؛ نشانه‌اش هم اين است كه هنوز اشتراك جام‌جم را دارم و باز هم آن را ادامه مي‌دهم.

مريم خباز ‌-‌ گروه جامعه


Viewing all articles
Browse latest Browse all 8493

Trending Articles