Quantcast
Channel: jamejamonline.ir - 22 - RSS Version
Viewing all articles
Browse latest Browse all 8493

بازيگر بايد با مخاطب صادق باشد

$
0
0
اين روزها اكثر خانواده‌هاي ايراني مشغول تماشاي مجموعه تلويزيوني «شيدايي» هستند؛ داستاني كه توانسته جايگاه خوبي را ميان مخاطبانش پيدا كند.

دو شخصيت اصلي اين مجموعه كه براي اولين بار روبه‌روي هم بازي مي‌كنند گلاره عباسي و عطا عمراني هستند كه با نقش‌آفريني قابل قبول باعث شده‌اند مخاطبان شيدايي ارتباط خوبي با اين سريال برقرار كنند.

گلاره عباسي تاكنون در تله‌فيلم‌ها و سريال‌هاي متعددي بازي كرده است كه از آن ميان مي‌توان به سريال «در چشم باد» در نقش فاطمه دختر كوچك ميرزاحسن ايراني يا سريال نون و ريحون در نقش فرشته اشاره كرد، اما عطا عمراني اولين كار حرفه‌اي و حضورش در تلويزيون با سريال شيدايي است و بازيگري تنها دغدغه اين روزهايش است.

با اين دو بازيگر جوان به صورت همزمان به گفت‌وگو نشستيم تا آنها برايمان از چگونگي شكل‌گيري «شيدايي» و حضورشان در اين سريال بگويند.

گلاره عباسي و عطا عمراني چطور وارد مجموعه شيدايي شدند؟

گلاره عباسي: كار خيلي سريع اتفاق افتاد و آقاي عسگرپور با من تماس گرفتند و جلسه‌اي گذاشتند و با هم صحبت كرديم. با توجه به اين كه متن فيلمنامه و شخصيت ليلا خيلي جذاب بود، جايي براي اما و اگر نمي‌ماند و البته پيشينه فيلمنامه‌هايي كه آقاي سعيد نعمت‌الله نوشته بودند و كار مشترك ايشان با آقاي عسگرپور (جراحت) نيز نشان از تجربه خوب اين گروه بود تا من هم با افتخار در اين گروه كار كنم.

عطا عمراني: در مورد من موضوع كاملا متفاوت بود. سعيد نعمت‌الله قبل از شروع كار به كارگاه بازيگري امين ‌تارخ آمد و من را انتخاب كرد؛ بعد نقش را براي من توضيح داد. اولين سوالي كه از من پرسيد اين بود كه سابقه كار داري؟ و من هم با ترس جواب دادم: خير، اما خوشبختانه ايشان به من اطمينان كرد و اين طور بود كه وارد مجموعه بازيگران سريال شيدايي شدم.

واقعيت اين است كه هركسي مي‌خواهد وارد اين عرصه شود، خيلي به دنبال فهميدن نوع بازي و فيلمنامه نيست چون كار اولش است جلو مي‌آيد و معتقد است كه بالاخره بايد به طريقي وارد اين عرصه شود تا حداقل چند دقيقه‌اي ديده شود.

عمراني: از اين چند دقيقه‌ها زياد براي من پيش آمد. حتي بيشترش هم بود، اما من خيلي دوست داشتم با يك گروه خوب، حرفه‌اي، دوست‌داشتني و مورد علاقه‌ام بازي كنم كه خوشبختانه همه اين موارد در سريال شيدايي برايم پيش آمد.

در ابتدا از شيدايي براي شما چه توصيفي كردند؟

عباسي: توضيح كوتاهي در خصوص فيلمنامه به من دادند و سپس خود فيلمنامه را خواندم. نعمت‌الله دو شخصيت جوان را در فيلمنامه ترسيم كرده بود كه رابطه عاشقانه دارند و... .

چقدر در كارهايتان با ديگران مشورت مي‌كنيد و آيا از ابتدا دوست داشتيد بازيگر شويد؟

عمراني: من ازجمله افرادي هستم كه در كارم خيلي مشورت مي‌كنم. من دانشجوي رشته مهندسي معدن هستم و بازيگري هم مي‌كنم و اين دو با هم در تعارض هستند و انجام هر دو در كنار هم كاري سخت است. لذا به بازيگري بيشتر روي آوردم.

برخي از بازيگران تلويزيون و سينما كه انصافا خوب هم بازي مي‌كنند از بازيگراني هستند كه تحت نظر امين تارخ آموزش بازيگري ديده‌اند. به نظر شما دليل اين موفقيت در چيست؟

عباسي: من قبل از پيوستن به كلاس‌هاي آقاي تارخ در حوزه هنري هم دوره بازيگري ديده بودم و در دانشكده هنر، معماري خوانده‌ام، اما كارگاه امين تارخ جداي از اينهاست و اين به دليل حس مسووليت امين تارخ است؛ چراكه كلاس را باري به هر جهت برگزار نمي‌كند و بسيار حرفه‌اي رفتار مي‌كند و به شاگردان خود اعتماد به نفس مي‌دهد. تارخ همواره بهترين بودن در سينما و تلويزيون را به شاگردان خود مژده مي‌دهد. در واقع يكي از دلايل موفقيت شاگردان او اين است كه ايشان اول انسان بودن و سپس رفتار حرفه‌اي را به شاگردان خود مي‌آموزد و حقيقت هم اين است كه اين عوامل از بازيگري مهم‌تر است.

تا به حال با آقاي تارخ در يك مجموعه بازي كرده‌ايد و آيا حاضريد در مقابل ايشان بازي كنيد؟

عباسي: تا به حال با ايشان بازي نكردم، اما احساس مي‌كنم مقابل ايشان بازي كردن مضطربم خواهد كرد چون ايشان استاد من بودند و براي من خيلي سخت است كه مقابل ايشان بازي كنم.

نقشي كه ابتدا براي شما در مجموعه شيدايي تعريف شد، با اين نقشي كه الان بازي مي‌كنيد چقدر تفاوت دارد؟

عباسي: يك سري قسمت‌ها را از ابتدا نداشتيم و به مرور اضافه شد، اما از آنجا كه آقاي نعمت‌الله هميشه سرصحنه است و كار خود را به خوبي مي‌داند گاهي تغييراتي در شخصيت به وجود مي‌آورد، اما فيلمنامه طبق نوشته اوليه همچنان پيش مي‌رود و ما ابعاد جديدتري از شخصيت ليلا را مي‌بينيم.

چه ويژگي‌هايي از نقش ليلا براي شما جذاب بود؟

عباسي: به نظر من در اين قصه به همه شخصيت‌ها بخوبي پرداخته شده و قصه و تم اصلي مورد علاقه مخاطب است و حتي شخصيت‌هاي حاشيه‌اي هم پرداخت شده‌اند. ‌آدم‌هاي اطراف ليلا هم بدرستي چيده شده و فكر نمي‌كنم هيچ كدام نقش كمرنگي داشته باشند. به نظرم چيزي كه ليلا را دوست‌داشتني مي‌كرد و من هم سعي كردم به نقش اضافه كنم اين است كه از شخصيت دخترهايي كه فقط خوب هستند، اما موثر نيستند، دور شده... اين نقش، بالا پايين زياد دارد، پيشينه دارد و گذشته‌اش در حالش موثر است؛ جايگاه اجتماعي و شخصيت كاري و حرفه‌اي دارد و اينها در نقش او موثر است و در واقع در اين سريال نخواستيم نقش ليلا فقط مثبت باشد بلكه او گاهي هم اشتباه مي‌كند و راه رفته را برمي‌گردد. ويژگي‌هاي اين شخصيت از اين جهت برايم جالب بود.

آيا تا به حال در زندگي خود و اطرافيان با شخصيت‌هايي مانند ليلا و طاها برخورد داشتيد؟

عمراني: شايد شخصيتي درست مثل طاها را نديده باشم، اما آدم‌هايي كه رفتارها و اخلاقي مانند طاها دارند در اطراف ما كم نيستند و من حتما تاكنون شبيه او را ديده‌ام.

عباسي: در واقع اين شخصيت‌ها خارج از فضاي نسل ما نيستند و مي‌توانيم در اطراف خودمان اين‌گونه شخصيت‌ها را ببينيم.

عمراني: شخصيت‌هاي شيدايي به اصطلاح از فضا نيامده‌اند و اين كه داستان توسط مردم دنبال مي‌شود، نشان از اين است كه اين‌گونه شخصيت‌ها وجود دارند. در واقع هيچ‌كدام از شخصيت‌هاي داستاني آقاي نعمت‌الله سياه و سفيد نيست؛ حتي شخصيت حميد هم بالا و پايين دارد و به همين دليل است كه مردم ارتباط خوبي با او برقرار مي‌كنند.

براي درك شخصيت فيلمنامه چقدر از سوي كارگردان و فيلمنامه‌نويس به شما كمك شد؟

عمراني: شيدايي اولين سريالي است كه من بازي‌كرده‌ام. بنابراين حتما براي بازي هدايت شده‌ام. آقاي نعمت‌الله خيلي كمك كردند كه من نقش طاها را براي خودم طراحي كنم.

عباسي: ليلا و طاها شخصيت‌هايي جدا از جامعه نيستند و بيشتر با عواطف و احساسات انساني درگير هستند و امكان دارد براي همه آدم‌ها چنين اتفاقاتي رخ دهد. اين اتفاقات پر از لحظاتي است كه بازيگر بايد اين عواطف را بشناسد و بايد بداند از كدام گره و نقطه‌ تاريك وجودش اين شخصيت بيرون مي‌آيد. من بيشتر با احساسات و عواطف دروني يك زن مواجه بودم، يك زن با پيشينه‌اي كه مشخص است. انساني كه آدم‌هاي دروغگو را مي‌بيند و احساس امنيت ندارد و به دنبال صداقت، آرامش و امنيت است؛ لذا درگيري با اين نقش با نقشي چون معتاد كه نيازمند مطالعه بيروني است فرق دارد؛ در واقع ما در دورخواني‌ها به اين شخصيت رسيديم نه در جامعه. معتقدم قلم آقاي نعمت‌الله را نمي‌شود تغيير داد و تنها خود ايشان مي‌تواند اين تغيير را ايجاد كند، اما بايد بگويم كه من ليلاي نوشته‌شده را خيلي دوست داشتم چرا كه يكي از نقاط مثبت قصه است و با توجه به اين كه نعمت‌الله سليقه مردم را مي‌داند قصه خوب و پر مخاطب است.

به نظر شما شيدايي از ابتدا مخاطب را درگير داستان خود كرده است؟

عباسي: نظرهاي مردم را بايد از خود مردم گرفت چون ما همزمان با پخش در حال فيلمبرداري هستيم نمي‌توانيم نظر متقن و واقعي را بدهيم و اين مردم هستند كه بايد اظهار نظر كنند.

در برخي قسمت‌ها بايد گريه مي‌كرديد و داد مي‌زديد. اين بخش‌ها را چگونه بازي كرديد؟ چطور توانستيد با اين بخش از نقش خود ارتباط برقرار كنيد؟

عمراني: مدل‌ها و روش‌هاي مختلفي براي بازيگري است. مي‌توان در لحظه فكر كرد كه براي اين اتفاق چگونه بايد حس گرفت و بازي خاصي را به نمايش گذاشت. گاهي هم مي‌شود تقلب كرد و صحنه را فقط بازي كرد، اما موقعيت‌هاي فيلمنامه شيدايي آنقدر حساب شده بود كه نيازي به تقلب نداشت.

در قسمتي كه شما به بيمارستان رفتيد و همه عصبانيت خود را سر همسر اولتان خالي كرديد، سكانس بسيار خوبي بود و مخاطب آنجا پذيرفت ليلا يك شخصيت يك بعدي نيست. چگونه براي بازي در اين سكانس به ليلا نزديك شديد؟

عباسي: وقتي نقشي را كه بازي مي‌كني دوست داشته باشي و با او همدل و همراه شوي و با او زندگي و حركت كني، اتفاقاتي كه براي او مي‌افتد انگار در زندگي واقعي براي خودت مي‌افتد

عباسي:
وقتي نقشي را كه بازي مي‌كني دوست داشته باشي و با او همدل و همراه شوي و با او زندگي و حركت كني، اتفاقاتي كه براي او مي‌افتد انگار در زندگي واقعي براي خودت مي‌افتد و تحت تاثير موانع و اتفاقات قرار مي‌گيري. براي من مهم است كه براي ليلا چه اتفاقي مي‌افتد و لذا با او همراه مي‌شوم. شايد بيننده فقط زندگي شخصيت سريال را ببيند، اما بازيگر شكل بيروني آن را هم اجرا مي‌كند و با همراهي و همدلي با نقش است كه عكس‌العمل‌ها درست مي‌شوند و اين حس دروني است. در واقع ليلا جداي از من نيست كه ناراحت نشوم. وقتي طاها در اتاق عمل است ليلا بايد ناراحت و نگران باشد و اين بايد اتفاق بيفتد.

گاهي برخي بازيگران نمي‌توانند حس‌هاي مورد نياز نقش را اجرا كنند. با توجه به اين كه مخاطبان امروزه به دليل مواجهه با فيلم‌هاي مختلف خارجي حساسيت‌هاي خاصي در نوع ارائه نقش‌ها دارند. چگونه‌ بازيگر مي‌تواند به نياز آنها پاسخ دهد و بازي قابل قبولي ارائه كند؟

عمراني: وقتي همه چيز سرجاي خود باشد و فيلمنامه و نقش به درستي درك شده باشد در واقع شخصيت را از آن خود كرده‌ايم و بازي در نقش مورد نظر هم راحت مي‌شود، لذا اينجاست كه نقش به من اجازه مي‌دهد در جايي كه مثلا بايد عصباني شوم اين اتفاق بيفتد، اما در جايي كه نياز نيست نبايد اين چنين حسي بگيرم.

در طول كار پيش آمده كه آقاي نعمت‌الله‌ يا كارگردان بگويد اينجا بايد طور ديگري بازي مي‌كرديد؟

عمراني: بله پيش مي‌آيد. اما اگر شخصيت به درستي پيدا و درك شده باشد خود به خود آن حالت ايجاد مي‌شود.

عباسي: وقتي همه چيز درست اتفاق مي‌افتد كه پيشينه هم درست باشد و سكانس‌هاي قبلي خوب چيده شده باشد آن موقع نقش باورپذير مي‌شود. صداقت در بازيگري بسيار مهم است. نبايد بازي كرد بلكه بايد شخصيت را باور و آن را مقابل دوربين اجرا كرد.

با اين گفته برخي بازيگران كه مي‌گويند بايد با شخصيت زندگي كرد تا بتوان نقش را خوب اجرا كرد موافق هستيد يا خير؟

عباسي: اين جمله معاني متفاوتي دارد. نبايد ادا در آورد بلكه وجود بازيگر بايد از شخصيت نمايش پر باشد و لحظه‌ها را باور كند. بازيگر نبايد به مخاطب دروغ بگويد بلكه مخاطب بايد صداقت را از او بگيرد تا باورش كند.

عمراني: اگر زندگي كردن به معناي فرو رفتن در شخصيت و با خود نقش در زندگي همراه شدن را مي‌گوييد كه بله، بسياري از بازيگران اين گونه زندگي مي‌كنند و نقش هميشه كنارشان است. به نظر من روش‌هاي بازيگري به تعداد بازيگران متفاوت است و اين جمله هم مي‌تواند به ازاي هر بازيگر معاني متفاوتي داشته باشد. مهم اين است كه بازيگر بايد نقش را در خود پيدا كند. در مورد بازيگران خارجي هم همين‌طور است. روش‌هاي هر كس متفاوت است و اين بستگي به خود بازيگر دارد و در مورد هر كس متفاوت است.

مثلا شما الان چند روش بازيگري از آقاي تارخ ياد گرفته‌ايد. آيا اين روش را آقاي عسگرپور هم قبول دارد و از شما مي‌خواهد آنها را اجرا كنيد؟

عمراني: در واقع پاسخ اين سوال را نتيجه كار مشخص مي‌كند. آقاي تارخ تلفيقي از روش‌ها را مي‌آموزد؛ روشي كه اسمي ندارد و به ايفاي نقش كمك مي‌كند.

شما چند روش و تكنيك بازيگري ياد گرفته‌ايد؟ شايد اين تكنيك‌ها را يك كارگردان قبول داشته باشد و شايد يك كارگردان ديگر آن را نپذيرد. در چنين شرايطي چه مي‌كنيد؟

عمراني: هر بازيگر تكنيك‌هاي خاص خود را دارد. كارگردان شايد چيزي وراي آنچه بازيگر مي‌داند از او بخواهد، اما بازيگر هم بايد هميشه روشي مورد قبول داشته باشد كه بتواند با هر كارگرداني كار كند.

عباسي: به نظر من هيچ كارگرداني به چگونگي رسيدن بازيگر به نقش نمي‌پردازد. آنچه براي او مهم است اين كه چقدر نقش واقعي، دلنشين و درست بازي مي‌شود. در واقع اصل اتفاق درون بازيگر مي‌افتد و نتيجه كار اوست كه اهميت دارد. عده‌اي از بازيگرها مثل امير جعفري بسيار پرحرارت هستند و راجع به نقش خود حرف مي‌زنند و نتيجه كارشان هم عالي است، اما بازيگراني هم هستند كه كارشان به سكوت مي‌گذرد و ترجيح مي‌دهند زياد درباره نقش خود با كارگردان يا ديگر عوامل صحبت نكنند.

تعامل شما براي انجام بازي خوب با كارگردان و بازيگران و ساير عوامل چگونه بود؟

عمراني: در مورد من همه كمك مي‌كردند و خوشبختانه كسي نبود كه در شروع ماجرا كمك نكند و البته تازه كار بودن من هم همين را مي‌طلبيد؛ لذا احساس ناراحتي نداشتم و براحتي با همه ارتباط برقرار مي‌كردم و همه كمكم مي‌كردند. قبل از اين كه كار شروع شود كمي مي‌ترسيدم، اما با صحبتي كه با آقاي تارخ داشتم مطمئن بودم كار به راحتي انجام مي‌شود و همين هم شد. من به دنبال يادگيري بودم و همه حتي صدابردار هم به من كمك مي‌كرد.

عباسي: خوشبختانه در اين مجموعه خوش‌‌شانس هستيم كه همه گروه با هم همراه بوديم و بازيگران به دنبال روايت فيلم بودند و هيچ مشكلي نبود و البته اين امر مرهون مديريت خوب آقايان عسگرپور و نعمت‌الله بود.

در هر فيلم هر شخصيت به اندازه خودش و توانايي بازيگرش ديده مي‌شود. در اين سريال شما چقدر براي ديده شدن تلاش كرديد؟

عباسي: همه‌ آدم‌ها كار مي‌كنند كه كارشان ديده شود و ثمر داشته باشد. در زمان بازي، بازيگري براي من خيلي لذت بخش است و من سر صحنه حتي قبل از پخش و اين كه كارم را ببينم خوشحال هستم. حتي قبل از اين كه بدانم چقدر مخاطب دارم. وقتي شخصيت هم خوب نوشته شده باشد لذت چند برابر است. وقتي مي‌داني كار پر مخاطب‌ است به دنبال بازي بهتري هم هستي. يك بخش خودم سر صحنه لذت مي‌برم و يك بخش هم وقتي مخاطبش را دوست داشته باشد. در واقع بازيگري هر لحظه تو را غافلگير مي‌كند و گاهي با چيزهايي كه اصلا تجربه نكردي مواجه مي‌شوي و من فقط مي‌توانم بگويم شانس آوردم در نقشي كه جاي كار داشت و با آدم‌هايي كه آمده بودند تا كار خوبي را به پخش برسانند مواجه شدم و كلي تجربه كسب كردم و اميدوارم در آينده هم شانس بياورم با گروهي كار كنم كه هدفشان نمايش خوب باشد.

عمراني: هر انساني دوست دارد ديده بشود، ولي راجع به كار ما اين ديده شدن، ويژه‌تر است چون لازمه كار بازيگري ديده شدن است و رابطه ما و مخاطب فقط از طريق ديده‌شدن، پس درون ما اين حس بيشتر است كه دوست داريم ديده شويم و مخاطب، ما را به خاطر بسپارد.

بخصوص براي شما كه شيدايي كار اولتان است؛ ديده شدن بايد مهم‌تر باشد. در ضمن از اين پس هم با پيشنهادهاي مختلفي مواجه خواهيد شد.

عمراني: بله شروع خوبي بود و ممكن است بعد از اين كار، كارهاي ديگري به من پيشنهاد شود، اما مهم اين است كه ديده شدن چه نتايجي برايم به همراه دارد. آيا در نقش‌هاي خوب ديده مي‌شوم يا نقش‌هاي منفي. آيا مي‌‌توانم خوب از پس نقش‌هايم برآيم يا نه.

خيلي‌ها شايد از اين به بعد براي كار با شما تماس بگيرند. هر كاري را قبول مي‌كنيد؟

عمراني: فيلمنامه و مدل نقش برايم مهم است، بنابراين بايد منتظر نقش‌هاي مختلف باشم تا بعد تصميم بگيرم آنها را بازي كنم يا خير.

عباسی: هرکس چارچوب خود را دارد. همه به نوعی انتخاب می‌کنند حتی بازيگران پرکار که نقش‌هاي زيادي به آنها پيشنهاد مي‌شود. ما مشکل قصه و فیلمنامه داریم و من به دنبال بازی کردن در فیلمنامه خوب هستم. البته گاهي هم نقش‌هايي را مي‌پذيريم، اما نتيجه كار آني نمي‌شود كه انتظارش را داشتيم.

پیش‌ آمده کاری را رد کنید، اما بعد پشیمان شوید؟

عباسی: نه! اما شده کارهایی را رفتم و پشیمان شدم، هرچند باز هم آن کار را خودم انتخاب کردم، ولی تصوراتم اشتباه درآمده و كار خوب نشده است.

براي بازی کردن در يك اثر، برای کارگردان شرط نمی‌گذارید که نقش اول داشته باشید یا نقشتان پررنگ باشد؟

عباسی: معمولا نقش‌ها از ابتدا مشخص است. این بیشتر به سریال‌هایی برمی‌گردد که فیلمنامه در حین کار نوشته می‌شود و این هم بستگی دارد كه فیلمنامه‌نویس و کارگردان چه كساني باشند و می‌شود به آنها اعتماد کرد یا خیر، اما وقتی اعتماد کردی باید خطر كردن را هم بپذیری.

در مورد سریال شیدایی، چند درصد فيلمنامه آماده بود كه تصويربرداري شروع شد؟

عمراني: هر بازيگر تكنيك‌هاي خاص خود را دارد. كارگردان شايد چيزي وراي آنچه بازيگر مي‌داند از او بخواهد، اما بازيگر هم بايد هميشه روشي مورد قبول داشته باشد كه بتواند با هر كارگرداني كار كند

عباسي:
بخش عمده‌اي از فيلمنامه آماده بود. با وجود اين، كار الان خيلي فشرده است. در حال حاضر تصويربرداري و صداگذاري همزمان با پخش انجام مي‌شود. اما از آنجا كه انسان‌هاي مسوولی کار را به عهده دارند و با توجه به تجربیات من در برنامه‌هایی مثل نون و ریحان آنقدر اعتماد به نفس دارم که از اين نوع كار نگران نشوم.

عمرانی: ما نگرانی نداریم، چون اكنون به كارگردان اعتماد داريم و مي‌دانيم نتيجه كار خوب خواهد شد. امیدواریم به دل مخاطب هم بنشیند.

در طول كار اجراي کدام سکانس برای شما سخت‌تر بوده است؟

عباسی: سخت‌ترین سکانس‌ها همان‌هایی هستند که بیشتر دوست دارم، مثل سکانس بیمارستان که شما هم ابتدای گفت‌وگو به آن اشاره کردید. واقعا این سکانس را دوست دارم و یک سکانس هم در آینده دارم که هنوز پخش نشده است.

عمرانی: من هم همین طور. سکانس‌های مورد علاقه‌ام سخت‌تر هستند.

آیا شما خودتان هم هر شب این مجموعه را تماشا می‌کنید؟ از نوع برخورد مردم متوجه شده‌اید که مورد استقبال مردم قرار گرفته است یا خیر؟

عمرانی: بله، هر شب سریال را تماشا می‌کنم و این که مردم نگران آينده یک شخصیت هستند نشانگر علاقه‌شان به شخصيت و سريال است.

عباسی: اتفاقا با چند خانم که مشکلاتی مشابه لیلا داشتند صحبت کردم و آنها خیلی خوشحال بودند که به این موضوع پرداخته شده است.

به نظر شما این که در سريال‌هاي تلويزيوني باید به آسیب‌های مختلف اجتماعی پرداخته شود درست است یا خیر؟

عمرانی: صددرصد کار خوبی است که به معضلات اجتماعی در رسانه همگانی پرداخته شود.

عباسی: عموم مخاطبان این نوع کار‌ها را می‌پسندند. تلویزیون باید مشكلات را در یک چارچوب متعارف نشان دهد و یکی از رسالت‌های رسانه نیز نشان دادن راه‌حل معضلات اجتماعي و خانوادگي با بهترین شکل و بیشترین تاثیرگذاری است.

به نظر شما آیا سریال‌ها باید پیام داشته باشند و سریال شیدایی پیامی برای جامعه دارد؟

عباسی: به نظر من آثار تلویزیوني باید پیام داشته باشند، چون تلويزيون يك رسانه ملي و پرمخاطب است. سریال شیدایی برخی ارزش‌های انسانی مثل صداقت را رواج مي‌دهد. ترويج حس‌هاي خوب در آثار تلويزيوني و سينمايي لازم است. به نظر من اگر با شیدایی یا هر سریال دیگری بتوان یادآور خاطرات خوب در مخاطب شد و به زنده کردن برخی ارزش‌ها کمک کرد باید حتما این کار انجام شود.

یکی از نقدهایی که به سریال‌های تلویزیونی وارد می‌شود این که اين آثار معمولا راوی قصه‌های تلخ هستند. آیا شیدایی تلخ است و اگر نیست شادی‌هایش کجاست؟

عباسی: شیدایی قصه تلخی ندارد و با یک دیالوگ آهنگین و ریتمیک، زندگي خانواده‌ای را روایت می‌کند، اما این خانواده تلخی‌ها و شیرینی‌هایی دارد. شیدایی به دنبال سیاه‌نمایی نیست، بلکه قصه‌ای عاشقانه دارد که دغدغه‌هاي چند شخصيت را روایت می‌کند و اتفاقا به نظر من بسیاری از عواطف مثل عاطفه پدری را هم زنده می‌کند.

عمرانی: مجموعه‌های ایرانی مثل شیدایی به مخاطب این حس را القا می‌کند که اگر شخصیتی را می‌پسندید باید صفات بد او را از خود دور کنید. مثلا هر کس دوستدار شخصیت طاها در شیدایی است، می‌داند دروغ چیز خوبی نیست و باید این صفت را از خود دور کند. شیدایی در نهایت به دنبال این است که به مخاطب القا کند حرص و طمع و دروغ خوب نیست و باید این خصلت‌ها را از خود دور کنیم.

به نظر شما بازیگران بعد از پخش یک سریال موفق چطور می‌توانند جایگاهشان را حفظ کنند؟

عباسی: باید علاوه بر پرداختن به کار حرفه‌ای صداقت خود را با مخاطب حفظ کنند تا ارتباطشان با مخاطب باقي بماند. بخشي از این مساله درونی است که باید عواطف و لحظه‌ها را شناخت و مواظب بود صداقت بازیگر از بین نرود. با توجه به این که من تئاتر هم خوانده‌ام دوست دارم این کار را ادامه بدهم و آرزو می‌کنم نقش‌های خوبی به من پیشنهاد بشود.

عمرانی: باید با ارزیابی دلایل موفقیت بازیگران مشهور و خوب، بازی کردن را بیاموزیم و البته به روز هم باشیم تا روی ما سرمایه‌گذاری کنند.

اگر قرار باشد کنار بازیگری کار دیگری انجام دهید، چه شغلی را انتخاب می‌کنید؟

عمرانی: من غیر از بازیگری فعلا کار دیگری انجام نمی‌دهم.

عباسی: من به ادبیات علاقه خاصی دارم و می‌توان گفت از دنیای قصه به بازیگری آمده‌ام. من شاگرد محمد محمدی بودم و همیشه دلم می‌خواست همه قصه‌ها مصور شوند و من در آنها نقش بازی کنم. اگر بخواهم کنار بازیگری کاری ديگر انجام بدهم، ترجیح می‌دهم مطالعه در زمينه ادبیات را عمیق کنم و آرزویم این است که یک مجموعه داستان چاپ کنم.

تاحالا هم چیزی نوشته‌اید؟ فکر می‌کنید این آرزو کی محقق شود؟

عباسی: بله تا الان سي چهل داستان کوتاه نوشته‌ام. اما برای این که بگویم کی این آرزو محقق می‌شود لازمه‌اش این است که توانایی‌های خود را ارتقا دهم.

فرشيد قره‌لي - جام‌جم

Viewing all articles
Browse latest Browse all 8493

Trending Articles