ناظر گمرکات آذربایجان غربی گفت : این میزان صادرات از نظرارزش 37 درصد و از نظر وزن هم 43 درصد نسبت به مدت مشابه پارسال افزایش یافته است .
"سید احمدی" افزود : انواع مصنوعات پلاستیکی ، انواع میوه جات و محصولات صنعتی از جمله اقلامی است که به کشورهای خارجی صادر شده است .
ناظر گمرکات آذربایجان غربی گفت : از ابتدای امسال 586 هزار تن انواع کالا به ارزش بیش از 2 میلیارد دلار از آذربایجان غربی ترانزیت شده است .
در این مدت همچنین یک میلیون و 244 هزار نفر مسافر از مرزهای کشورمان در آذربایجان غربی تردد کردند. (واحد مركزي خبر)
افزايش 37 درصدي صادرات از گمرکات آذربايجان غربي
صدور 100 هزار دلار گل از تنکابن
مدیر جهاد کشاورزی تنکابن گفت: 35 هزار گلدان انواع گل های تولیدی گلخانه داران تنکابنی به کشورهای ازبکستان ، ترکمنستان و افغانستان صادر شد.
اوجانی افزود: 150 هزار گلدان گل زینتی و آپارتمانی و بیرونی در 6 ماه گذشته به ارزش 600 هزار دلار از تنکابن به خارج از کشور صادر شد.(واحد مركزي خبر)
آغاز کوچ پاييزه عشاير لرستان
خانوارهای عشایری یک میلیون و 138 هزار و 198 راس دام سبک و 24 هزار و 809 راس دام سنگین دارند.
آنان در قالب 14 ایل و 15 طایفه مستقل همه ساله مسیرهای منتهی به مناطق ییلاقی و قشلاقی را همراه دامهای خود به منظور اسکان و تامین علوفه خوراکی دامها با استفاه ازماشین، قطار وبه شیوه سنتی طی میکنند.
عشایر لرستان به مناطق گرمسیردر جنوب و جنوب غرب این استان در شهرستانهای پلدختر و کوهدشت و همچنین استان های ایلام و خوزستان سفر می کنند و مدت 6 ماه در این مناطق اسکان می یابند.
جمعیت عشایر کوچنده لرستان 64هزار نفر است.
مدیرکل امور عشایری لرستان توزیع فرآورده های سوختی را از جمله خدمات عرضه شده به عشایراعلام کرد و گفت : این اقدام با هدف جایگزینی سوختهای فسیلی به جای سوخت نباتی و جلوگیری از قطع درختان و استفاده از هیزم انجام میشود.
به گفته آقای سیفی پارسال 3 میلیون و900 هزار لیتر نفت سفید و70هزار سیلندر گاز مایع 11 کیلویی بین عشایر کوچنده و ساکن لرستان از طریق122 عامل توزیع در مناطق عشایری این استان توزیع شده است.
لرستان در مجموع 14 هزار و 638 خانوار عشایرکوچ رو و ساکن دارد.
عشایر لرستان سالانه 12 هزار تن گوشت قرمز، 29 هزار تن شیر، هزار تن پشم ، 18 تن عسل ، 630 تن ماهی قزل آلا و 5 درصد صنایع دستی لرستان را تولید می کنند .
کوچ پاییزه عشایر تا پایان آبان ماه ادامه دارد. (واحد مركزي خبر)
طراحي و ساخت رحم مصنوعي هوشمند
به گزارش جام جم آنلاين شیما عوض پور دانشجوی دانشگاه پیام نور شیراز دراین خصوص اظهارداشت: دستگاه رحم مصنوعی هوشمند تکمیل شده 4 اختراع قبلی شامل انکوباتور نوزاد،تخت هوشمند نوزاد،دستبند نوزاد و سیستم هوشمند مراقبت های ویژه نوزادان است که كنترل دما،اكسيژن ، رطوبت ، وزن ، ضربان قلب ، نبض و همه علائم حياتي نوزاد از ويژگي هاي منحصر به فرد اين دستگاه است.
وی که دانشجوی ترم آخر رشته مهندسی صنایع دانشگاه پیام نور شیراز است،یادآورشد؛ رحم مصنوعي هوشمند،متشكل از انكوباتور نوزاد (رحم مصنوعي) ، تخت هوشمند نوزاد ، دما سنج ، رطوبت سنج ، دستگاهي براي مراقبت از نوزادان نارس است تا آنها را در محيطي با دماي مناسب و كنترل شده نگهداري کند.
شيما عوض پور، با همكاري الهام معماريان و فاطمه رضايي از دانشجويان دانشگاه پيام نور تهران ، موفق به اين اختراع شده است.
عوض پور درباره ضرورت و تأثیر این دستگاه اظهارداشت:اين دستگاه ضرورت خروج نوزاد را از فضاي انكوباتور براي سنجش وزن و همه علائم حياتي كاملاً بي نياز مي كند که اين امر تأثير زيادي در سلامتي نوزاد و جلوگيري از تماس وي با محيط آلوده بيرون از انكوباتور دارد.
عضو بنیاد نخبگان کشور با تشکر از حمایت های بنیاد نخبگان کشور، خواستار توجه و حمایت بیشتر نهادهای ذیربط برای به تولید انبوه رسیدن اختراعاتش شد.
اين اختراع با شماره 390090435 در اداره كل مالكيت صنعتي به ثبت رسيده است.
خوزستان ؛ قطب توليد گندم در ايران
مدیرعامل شرکت غله و خدمات بازرگانی منطقه چهار کشور اظهار داشت: از آنجایی که خوزستان قطب تولید گندم است و میزان تولید گندم از این میزان ذخیره سازی آن بالاتراست ، تلاش شده تا سرمایه گذاران بخش خصوصی در این عرصه از طریق اعطای تسهیلات کم بهره مورد حمایت قرار گیرند.
"شهباز خواجوی" افزود: در حال حاضر امکان حدود 900 هزارتن ذخیره سازی استاندارد گندم شامل سیلوهای بتنی، فلزی، انبارهای مکانیزه، نیمه مکانیزه و انبارهای ساده مسقف در سطح خوزستان وجود دارد که این میزان یک و نیم برابر نیاز گندم استان است.
وی ابراز امیدواری کرد که تا پایان برنامه پنجم توسعه، مجموع ظرفیت های ذخیره سازی استان به حدود یک میلیون و 250 هزار تن افزایش یابد.
خواجوی گفت: دولت امسال در راستای سیاست های اصل 44 قانون اساسی اعلام کرد که بخش خصوصی تمام گندم را بخرد و خرید ، با تقدم و محوریت بخش خصوصی انجام شود.
مدیر عامل شرکت غله و خدمات بازرگانی منطقه چهار ادامه داد: امسال به بخش خصوصی اعلام شد تا جایی که می تواند گندم بخرد اما اگر توان خرید با نرخ بالا و مناسب را نداشته باشد، غله خریداری کند.
خواجوی با تاکید بر اینکه شرکت غله، دستگاه تخصصی خرید تضمینی گندم است اظهارداشت: در چند سال گذشته تجربه خوبی در خرید تضمینی گندم کسب شده و هیچ مشکلی در این زمینه وجود نداشته است.
مدیر عامل شرکت غله و خدمات بازرگانی منطقه چهار گفت: امسال این شرکت 640 هزار تن گندم را در 40 روز به مبلغ دو هزار و 880 میلیارد ریال از کشاورزان خرید و حتی یک کشاورز هم شاکی نبود.
وی تصریح کرد: علاوه بر این، 70 هزارتن گندم توسط کارخانه های آرد خریداری شد که این آمار نشان می دهد خوزستان رکورددار خرید گندم کشور در سال شده است.(ايرنا)
صنعتگران اصفهاني، پيشرو ايجاد شغل براي زندانيان هستند
"رحيم مطهرنژاد" در نشستی با رییس خانه صنعت، معدن و تجارت اصفهان گفت:400 تا 500 هزار زن و دختر از خانواده افراد زندانی در معرض آسیب قرار دارند که صنعتگران می توانند ما را در رفع مشکلات آنها یاری کنند.
وی افزود: مدیرکل زندان های استان اصفهان تا امروز حدود شش هزار متر فضا برای ایجاد و توسعه اشتغال زندانیان در اختیار بنیاد تعاون، حرفه آموزی و صنایع زندانیان قرار داده است.
وی با بیان اینکه ایجاد اشتغال زندانیان، امنیت در کشور را بالا می برد، گفت: بخش صنعت می تواند زندانیان اصلاح شده را در کارگاه های خود بپذیرد تا کاری یاد بگیرند.
مطهرنژاد با اشاره به اینکه سازمان دولتی برای حمایت از زندانیان وجود ندارد، گفت: بنیاد تعاون از بخش خصوصی کمک می خواهد تا با به کار گرفتن زندانی ها در کارگاه ها، نگرش منفی جامعه نسبت به این افراد عوض شود.
وی با بیان اینکه برای حرفه آموزی به زندانیان هیچ تشکلی وجود ندارد، تصریح کرد: ما نیروی انسانی و مددجو، ساختمان، فضا و توان کافی در اختیار داریم و می توانیم با کمک صنعتگران، اقدامات مهمی در زمینه سرمایه گذاری برای اشتغال زندانیان انجام دهیم.
مطهرنژاد به تاسیس سه شرکت بازرگانی، عمران و ساختمانی و سرمایه گذاری و بانکی اشاره کرد و گفت: با وجود این شرکت ها، بنیاد در چهار ماه اخیر توانسته است در استان های مختلف حدود دو هزار شغل ایجاد کند.(ايرنا)
خداحافظي با جنين
سقط به معني زايمان قبل از بيست هفتگي حاملگي يا خروج جنين با وزن كمتر از 500 گرم است. بنابراين به زايمان در پنج شش ماهگي سقط نميگويند، بلكه نام اين واقعه زايمان زودرس است.
شيوع سقط بالاست و در ظاهر بيش از 10 درصد است، اما اگر تمام مواردي را كه سقط در ماه اول اتفاق ميافتد و اغلب مادر از حاملگي خود خبر ندارد و آن را به حساب عادتماهانه خود ميگذارد حساب كنيم، آمار سقط به حدود 30 درصد كل حاملگيها ميرسد البته ميزان سقط در سنين بالاتر افزايش مييابد، به طوري كه در يك مادر 40 ساله احتمال سقط به 26 درصد ميرسد.
همينطور در كساني كه چندين بار حاملگي داشتهاند، احتمال سقط بيشتر از كساني است كه تنها يكي دو بار حامله شدهاند.
80 درصد سقطها قبل از سه ماهگي اتفاق ميافتد و علت اين سقطها در 50 درصد موارد اختلال كروموزومي است، يعني تعداد كروموزومها در تخم تشكيل شده، غيرعادي است و جنين تشكيل شده دچار مشكلات تكامل بوده و هرگز نميتواند به يك نوزاد عادي تبديل شود.
در بيشتر موارد سقط، ابتدا مرگ جنين و بعد (گاهي چند هفته بعد) سقط اتفاق ميافتد، اما موارد كمتري هم وجود دارد كه جنين زنده است و در اين حال سقط ديرتر (پس از سه ماهگي) رخ ميدهد.
برخي از علل سقط قابل پيشگيري است، مثل مشكلات تيروئيد و ديابت كه در اين موارد در صورت درمان بيماري و كنترل تيروئيد يا ديابت، قبل از بارداري ميتوان از سقط پيشگيري كرد.
از علل ديگر ميتوان به عفونتها اشاره كرد. هرچند در بيشتر تحقيقات عفونتها جزو علل نادر سقط است، اما هرخانمي كه سه بار يا بيشتر سقط داشته باشد بايد از نظر وجود عفونتهاي خاص بررسي شود.
داروها از ديگر علل سقط است كه بايد مصرف آنها مورد توجه و دقت قرار گيرد. مصرف سيگار، الكل و قهوه هم ميتواند به سقط منجر شود.
اشعه ايكس و راديوتراپيهايي كه به منظور درمان برخي سرطانها انجام ميشود، موجب سقط ميشود، اما انجام كارهاي تشخيصي راديولوژي مثل گرفتن عكس سينه يا ماموگرافي به سقط منجر نميشود.
انواع روشهاي جلوگيري به سقط منجر نميشود، اما وجود آيودي حين بارداري ميتواند باعث سقط عفوني شود كه فوقالعاده خطرناك است و بايد بلافاصله پس از اطلاع از حاملگي اقدام به خروج آيودي كرد.
از بيماريهاي ديگري كه به سقط منجر ميشود، اختلالات ايمونولوژيك است كه مشهورترين آن ترومبوفيلي يا مشكلات انعقادي ژنتيكي در مادر است كه باعث سقط، زايمان زودرس يا مرگ جنين ميشود.
اختلالات رحم نيز ميتواند موجب سقط شود. از اين اختلالات ميتوان به اشكال غيرطبيعي رحم يا نارسايي دهانه رحم كه ميتواند ژنتيكي باشد، اشاره كرد.
دكتر ثريا عالمي - جراح و متخصص بيماريهاي زنان و زايمان
تفحص شهدا در تمامي مناطق عملياتي ادامه دارد
سردار "سید محمد باقرزاده"، فرمانده کمیته جستجوی مفقودین ستاد کل نیروهای مسلح در حاشیه مراسم تشییع پیکر دو شهید گمنام دفاع مقدس که امروز از حسینیه حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها پادگان ولیعصر تهران به سمت ساختمان جغرافیایی نیروهای مسلح تشییع شدند، اظهار داشت: شهدای ما مصداق مظلومت و اقتدار بودهاند.
وی افزود: آنها توانستند در اوج مظلومیت، مناطق عملیات خیبر که مجنون نیز جزئی از آن بود و دژ محکمی برای صدام به شمار میرفت را شکسته و در کنار آن نیز در عملیات والفجر مقدماتی و والفجر یک با آنکه دشمن در جنگ زمینی حصاری برای آنها ایجاد کرد، این حصار را به راحتی بشکنند و به آن نفوذ کنند.
فرمانده کمیته جستجوی مفقودین ستاد کل نیروهای مسلح خاطرنشان کرد: کماکان در تمامی مناطق عملیاتی تفحص و کاوش شهیدان ادامه دارد. (فارس)
دو فرزندي که بر اثر عوارض شيميايي پدرشهيدشان جان دادند
"خدیجه خراسانی" مادر شهید "موسی الرضا خراسانی" می گوید: موسی الرضا در شب یلدای سال 42، در روستای قلی آباد گرگان به دنیا آمد. پدرش آقا غلامعلی، کشاورز بود. با تنگ دستی موسی الرضا را بزرگ کردیم، روزگار مردم آن سال ها خیلی سخت بود. موسی الرضا را میبستم روی کولم، میرفتم نشاگری میکردم. کارگری میکردم. از سر کار که بر می گشتم، همان روی کولم نهار می پختم، نهار ما مگه چی بود، گوجه را پته می کردیم، توی روغن، با نان می خوردیم. مردم روستا آن سال ها همه این طوری زندگی میکردند. زندگی خیلی حلال بود. بچه هام را با لقمه پاک و حلال بزرگ کردم.
همین که موسی الرضا را از روی کولم پائین میگذاشتم، دادش به آسمان می رفت. روی کولم که بود، غذا می پختم، حیاط را آب جاور می کردم. به شدت دوستش داشتم. پاره تن من بود. همه وجودم بود.
موسی الرضا پنج شش ساله که شد، همراه پدر بزرگش رفت دنبال گوسفند. موقع مدرسه اش که شد، پدر بزرگش نگذاشت که برود درس بخواند. موسی الرضا پای گوسفند ها ماندگار شد.
شد چوپان گله، ده ساله که شد، پدر بزرگش از دنیا رفت، موسی الرضا را فرستادم مدرسه تا سواد یاد بگیرد. چون سن اش خیلی زیاد بود قبول نکردند. گفتند باید بفرستید اکابر درس بخواند. بردمش کلاس شبانه«پیکار با بی سوادی» روزها توی یک نجاری شاگردی می کرد، شب ها می رفت درس می خواند.
خواندن و نوشتن را که یاد گرفت، رفت مکتب خانه، علاقه خاصی به قرآن داشت. با وجود این که دیر شروع کرد، اما با هوش بالایی که داشت، خیلی زود سواد دار شد. با اوج گیری انقلاب از روستا به شهر می رفت، اعلامیه امام خمینی را می آورد توی روستا پخش میکرد. در تظاهرات شرکت میکرد. با پیروزی انقلاب رفت بسیجی شد، جنگ که شروع شد، اولین کسی بود که از روستای قلی آباد رفت جبهه. تا شروع جنگ، تلویزیون نداشتیم.
خیلی از روزگار بیرون از روستا حالیمان نمی شد. موسی الرضا که رفت جبهه، من خیلی دلم برایش تنگ شد، به پدرش گفتم: باید بروی چندتا گوسفند را بفروشی. با پولش رفتیم یک تلویزیون سیاه و سفید خریدیم، تا اگر موسی الرضا را توی جبهه تلویزیون نشان داد، ببینیم. آن چند گوسفند تمام زندگی ما بود. اما موسی الرضا همه وجود من بود. مدتی رفت کردستان، چند ماهی نه نامه داد، نه مرخصی آمد. هر چی توی تلویزیون نگاه کردم، نبود.
وقتی آمد یک جور دیگر شده بود. تمام تنش کبود بود. گفتم: هرچی توی تلویزیون نگاه کردم نبودی پسرم. پس تو کجای جبهه بودی. خندید و من محکم بوسیدم اش...
مدتی گذشت، دوباره رفت جبهه، چند ماهی گذشت، از جبهه آمد. این بار که آمد گفت: مادر امام گفته مجردین باید ازدواج کنند. دختر یکی از اقوام را قبول کرد، بنام«زهرا محمدی» توی همان مجلس خواستگاری گفت: من باید بروم جبهه، شاید شهید بشوم. شاید زخمی. زهرا قبول کرد. خیلی ساده ازدواج کردند. بعد از عروسی، ده روز بیشتر در منزل نماند. رفت جبهه، همین طور می رفت و می آمد. مدتی گذشت، سال «1363» خدا به موسی الرضا و زهرا یک دختر داد. نامش را گذشتند«رقیه».
رقیه ده روزه که بود، باباش از جبهه آمد. مدتی ماند و دوباره رفت جبهه، چند ماه گذشت، سخت شیمیایی شد. یک مدت به خاطر عوارض شیمیایی نتواست جبهه برود. چند ماهی گذشت، یک ذره که بهتر شد رفت جبهه، مرتب جبهه بود، گاهی هم مرخصی می آمد.
سال«1365» خدا بهشان یک پسر داد، نامش را گذاشتند کاظم. موسی الرضا جبهه بود. زنش نامه نوشت که بیا، تا رفت بیاد دو سه ماه طول کشید.
کاظم سخت بیمار شد. موسی الرضا هم آمد مرخصی، بردنش بیمارستان، دکتر به موسی الرضا گفت: تو شیمیائی هستی؟
گفت: بله چند بار شیمیائی شدم.
دکتر گفت: پسرت به علت عوارض ناشی از شیمیائی، دچار «سرطان خون» شده. هر چی دارو درمان کردیم، تهران بردیم. هر کجا بردیم، گفتند بیخودی بچه را این طرف و آن طرف نبرید.
بچه شش ماهش که بود از دنیا رفت. موسی الرضا گفت: راضی ام به رضای خدا و رفت جبهه.
وقتی که داشت می رفت، گفت فکر حضرت زینب باشید. ما یک رقیه داریم. صبر کنید برای خدا.
در عملیات «کربلای 4» جانشین تسلیحات و مهمات لشکر بود، ما که ازین حرف ها سر در نمی آوردیم، توی روستا رزمنده های که جبهه می رفتند و می آمدند به ما می گفتند که پسرتان فرمانده است.
وقتی از خودش سوال می کردم تو جبهه چکاره هستی؟
می گفت: کفش رزمنده ها را واکس می زنم. توی آشپزخانه پیاز پوست می کنم. اصلا نگفت فرمانده ام.
می گفتند: در عملیات «کربلای 5» دست موسی الرضا تیر می خوره، می برنش بیمارستان اهواز، شبانه فرار منی کنه، میاد خط مقدم.
چند سالی گذشت و موسی الرضا دائم جبهه بود، هربار که می آمد، یکی از برادرانش «مسلم یا عقیل» را هم با خودش می برد جبهه، چند بار هم پدر پیرش را همراه خودش به جبهه برد. پدرش خیلی مشتاق جبهه بود. موسی الرضا حبیب ابن مظاهر صدایش می کرد.
پس از شش سال حضور در جبهه و فرماندهی جنگ در عملیات نصر چهار موسی الرضا در منطقه ماهوت در سال «1366» به آرزوی خود رسید و شهید شد.
چهار ماه بعد شهادتش در هجده اسفند همان سال خدا به «زهرا» یک فرزند دیگر داد که بنام پدرش نامش گذاشتند«موسی الرضا» بچه چهار ماهه که شد، مثل کاظم شش ماهه؛ دچار بیماری«سرطان خون» شد، ما توی نسل اندرنسل مان، همچنین زنش زهرا و طایفه ما هیچکدام سابقه بیماری خاص، مثل«سرطان خون» هرگز نداشتیم. بچه را هر کجا که بردیم گفتند: دچار عوارش خاص شده«سرطان خون» موسی الرضای شش ماهه در بیمارستان تهران بر اثر عوارض شیمیائی پدر شهیدش از دنیا رفت. داغ بزرگکی بر دلمان گذاشت.
«رقیه» تنها دختر موسی الرضا یک روز آمد سرش را گذاشت توی بغلم و گفت: مادر بزرگ، سرنوشت من هم مثل حضرت رقیه(س) است. وقتی سه ساله بود، پدرش امام حسین(ع) شهید شد، من هم لیاقتش را داشتم که در سه سالگی، دو برادرم را از دست بدهم. پدرم شهید بشود. من خوشحالم از اینکه فرزند شهید هستم. هم نام دختر «سیدالشهداء» و سرنوشتی شبیه دختر بهترین موجود عالم هستی را دارم.(فارس)
محرمي؛ فني، كارساز اما يه دردسر
محرمي با بازي در تيم شاهين در اواسط دهه 60 و حضور در پستهاي مختلف و حتي گوش چپ و خط حمله در تيم منتخب تهران در ليگ استاني قدس، در سالهاي پاياني اين دهه نشان داد چه بازيكن پراستعدادي است، اما شهرت و محبوبيت وي با انتقال او به پرسپوليس علي پروين و تبديلشدن وي به مدافع چپ ثابت تيم بسيار پيروزمند اين مربي در سالهاي انتهايي دهه 1360 و نيمه اول دهه 70 شكل گرفت و وي مدافع ثابت تيم ملي هم شد.
اما همان طبيعت ناآرام، محرمي را هم در سطح ملي همچون يار آرامترش فرشاد پيوس وارد بلواي بزرگ جام ملتهاي آسيا 1992 در هيروشيما كرد.
موقعي كه اين دو و جمشيد شاهمحمدي و دوسه نفر ديگر از شاگردان كمصبر پروين وارد مجادلهاي غيرضروري با داور شدند و لگدي به او زدند كه كارنامه تلخي را براي آنها و مجازات و محروميت دو سالهاي را برايشان به ارمغان آورد.
واقعهاي كه در حول و حوش همان زمانها براي محرمي در دربي تهران و در مصاف او با آبيها رويداد، باور ياغيبودن، محرمي را بيش از پيش در ذهنها كاشت.
محرمي كه بعد از بازنشستگي چند سالي ناپديد بود و هفته پيش دور از فضاي جديد و موقعيت لرزان سرخها، به عنوان مدير بخش پيشكسوتان راهآهن منصوب شد شايد به لحاظ فني كمتر به حق خود رسيد، ولي آنهايي كه معتقدند او يك بازيكن برجسته فني بود و پاس تاريخي او به مرحوم سيروس قايقران را در نيمهنهايي بازيهاي آسيايي 1990 و در مصاف بهياد ماندني با كرهجنوبي در ذهن دارند، ميگويند قابليتهاي وي تحت هيچ شرايطي قابل انكار نيست، حتي اگر در پست اول و تخصصي او (مدافع چپ) طي 40 سال اخير مردان قابل اعتنايي چون اكبر كارگر جم، رضا وطنخواه، عزت جانملكي، مهدي دينورزاده، آندرانيك اسكندريان، رضا شاهرودي، مهرداد ميناوند، عليرضا نيكبخت واحدي، محمد نصرتي و بتازگي مهرداد پولادي و احسان حاجصفي هم بازي كرده باشند.
نود و «كي روش»
به چه جرمي محروم شدند
همه اين دلخوشيهاي كوچك اما حالا براي بچههاي فقير منطقه بازفت از توابع شهرستان كوهرنگ استان چهار محال و بختياري روياهايي دور و دراز است و بچهها فقط شبها اگر درد خستگي بگذارد، خواب مدرسه رفتن ميبينند.
به همين خاطر است كه آنها خيلي وقتها دلشان نميخواهد صبحها چشمهاي خيس از اشكشان را باز كنند و دنياي واقعي را ببينند كه در آن، از حق مدرسه رفتن محروم شدهاند.
شما كه دغدغهشان را داريد حتما در خاطرتان مانده است كه سال 88 يادداشتي از شرح زندگيشان برايتان نوشتيم.
گفتيم «بازفت» منطقهاي بشدت محروم است كه خيلي از ساكنانش تحت پوشش كميته امداد هستند؟ گفتيم فقط برخي روستاهاي بازفتي مدرسه دارند.
گفتيم گاهي فاصله روستايي بيمدرسه تا روستايي كه مدرسه دارد هفت، هشت ساعت است و بچههاي كوچك بايد آن را پياده گز كنند؛ بچههايي كه به چشم ديدهايم حتي پولي براي خريد چكمه ندارند و در برف، با دمپايي و پيراهنهاي تابستاني نخي بهمدرسه ميروند.
براي بچهها البته دو انتخاب ديگر هم هست. اول اين كه قيد درس خواندن را بزنند و دوم، به خوابگاههاي آموزش و پرورش بروند و تا پايان سال تحصيلي آنجا بمانند تا ديگر مجبور نباشند هر روز مسير طولاني و خطرناك خانه تا مدرسه را پياده بروند.
آن سال، مسوولان خوابگاههاي آموزش و پرورش از بچههاي فقير بازفتي، براي اقامت پول خواسته بودند، اما با رسانهاي شدن ماجرا و تماسهاي شما از سراسر ايران، مسوولان از گرفتن پول منصرف شدند.
امسال هم اين قصه در بازفت تكرار شده است. باز هم خوابگاههاي آموزش و پرورش از بچهها 300 هزار تومان پول خواستهاند.
براي برخي بچههاي شهري اين مبلغ شايد پول تو جيبي يك هفته باشد اما براي هر خانواده بازفتي، 300 هزار تومان يعني مرهمي كه ميشود آن را به هزار زخم عميق و دردناك زندگي زد و به همين خاطر نميشود آن را صرف پرداخت هزينه خوابگاه بچههايشان كرد.
اين وضع حالا باعث شده است خيلي از بچههاي بازفتي درس و مدرسه را رها كنند و در خانههاي گلي حقيرشان بمانند، بيآنكه خواندن و نوشتن را حتي ياد گرفته باشند و كار به جايي رسيده كه برخي مدرسههاي بازفت هم، خالي و نيمهتعطيل شده است.
چند روز ديگر كه مهر ورق بخورد، سال تحصيلي يكماهه ميشود و خيلي از بچههاي گرسنه و پابرهنه بازفتي هنوز حتي نميتوانند اسم خودشان يا روستايشان را بنويسند، اما حتما روزي خواهد رسيد كه از آدمبزرگها بپرسند به چه جرمي آنها را از حق با سواد شدن محروم كردهاند؟
مريم يوشيزاده - گروه جامعه
كوتاهي در اختصاص ارز دارويي
اماس داشت ،ميدانستيم استرس برايش سم است و مهمترين دارويش همين آوونكس است و البته گران.
گفت خودش ميداند «سينووكس» نمونه ايراني همين داروست اما به او نميسازد. گفت ميداند هيچربطي به كيفيت داروي ايراني ندارد و هر دارويي ميتواند براي بيماري عوارض داشته باشد، اما بدون آوونكس ممكن است اماس به اعصابش حمله كند، بينايياش را از دست بدهد، يا پاها ديگر توان راه رفتن نداشته باشد. ما سكوت كرديم. همين.
سكوت كرديم اما توي ذهنمان مرور كرديم كه قرصهاي «آپوترازسين نوونورم» هم مدتهاست همين سرنوشت را پيدا كرده و خدا بزرگ است و بالاخره مشكل حل ميشود.
اما ظاهرا وزير بهداشت هم در همه اين مدت با خودش فكر كرده كه خدا بزرگ است و سكوت كرده و حالا مثل ما حرف دلش را به زبان آورده است.
وزير بهداشت، ديروز از تامين نشدن ارز مورد نياز براي واردات دارو در ششماهه اول امسال بشدت انتقاد كرد و گفت: روي سخن من با بانكهاي عامل است كه همكاري لازم را داشته باشند و زماني كه بانك مركزي شركتها را به آنها معرفي ميكند، براي در اختيار قرار دادن ارز لازم با اين شركتها همكاريكنند.
ماجرا از اين قرار است كه سالانه مبالغي ارز در اختيار شركتهاي خصوصي قرار ميگيرد تا بتوانند دارو و ملزومات پزشكي مورد نياز مردم را تامين و به كشور وارد كنند. اين موضوع در مورد داروهاي ساخته شده، مواد اوليه دارو و همچنين تجهيزات پزشكي صادق است.
مبلغي كه شش ماهه اول امسال براي داروهاي خارجي اختصاص يافته، ظاهرا خيلي كم بود تا جايي كه وزير بهداشت اعلام ميكند اين ميزان ارز در مقابل نيازها ناچيز بوده است و ميگويد: اميدواريم براي تامين ارز مرجع براي دارو، تعهد و قول بانك مركزي و همكاري بانكهاي عامل را داشته باشيم.
وزير بهداشت نميخواهد از مجموعه دولت انتقاد كند وگرنه بهتر از ما ميداند كه بانكهاي عامل تحت اختيار و دستور بانك مركزي عمل ميكنند و اگر ارزي در اختيار آنها قرار گيرد، مشكل حل است، اما همين كه اجمالي اعلام ميكند مشكل داروي بيماران گفته شده درست است، باز جاي شكر دارد. البته شكر واقعي وقتي به زبان ميآيد كه مشكل داروها واقعا حل شود.
مستوره برادران نصيري - گروه جامعه
بازيگران تلويزيون در گذر زمان
گاهي هم حتي تلويزيون به يك آلبوم تبديل ميشود كه عكسهاي بازيگران را در خود ثبت ميكند و امكان خاطرهبازي را به طرفداران سريالها ميدهد.
اين امكان غير از اينكه حس نوستالژيك بينندگان را قلقلك ميدهد، ميتواند بازيگران را روي ترازوي سنجش عملكرد كاريشان قرار دهد.
حتما براي خود اين بازيگران هم جالب است كه خودِ كم تجربه چند سال قبلشان را ببينند و ردپاي گذر زمان را در چهرهشان پيدا كنند.
گاهي هم بازيهاي خودشان را در معرض نقد و بررسي قرار دهند و به نكتههاي جديدي برسند. نمونهاش هم دو مجموعه جديدي است كه تلويزيون اقدام به بازپخش آن كرده است.
اين نكته با نگاهي به بازي حميد لولايي، يوسف تيموري، زيبا بروفه، مجيد صالحي و... در سريال «مجيد دلبندم» و رضا بابك و رضا فياضي و... در سريال «آرايشگاه زيبا» كاملا قابل مشاهده است.
همه اين بازيگران جوان، بيتجربه و بازيهايشان مثل خودشان نوبرانه است و بيننده ميتواند همه اينها را در كنار هم بچيند و كشفيات جديدي از بازيهاي اين افراد در ذهن خود فهرست كند.
حميد لولايي اكنون در «خانه اجارهاي» كه از شبكه سه پخش ميشود، مو ندارد و اگر از اغراق بازياش بگذري كمي دستش ميلرزد.
اما حميد لولايي «مجيد دلبندم» مو دارد و زمان، خطوط چهرهاش را به هم نزديك نكرده است. يا همين آقا اسد، آرايشگر مهربان و ساده «آرايشگاه زيبا» هنوز آنقدرها استخوان نتركانده است.
رضا بابك «آرايشگاه زيبا» لاغر بود و جوان و گذر سالهاي بازيگري روي چهره اش نمايان نبود و رنگ سفيد به موهايش نپاشيده بود. اما بينندگان با سريال «مهمان ويژه» كه چندي پيش از شبكه تهران پخش شد چهره ديگري از او ديدند.
اين تصاوير در يك كلام ميخواهد به ما يادآوري كند كه پيش از آنكه ما از زمان بگذريم او از ما ميگذرد و ردپاي به غايت عميقي بر چهرهمان حك ميكند؛ ردپايي كه احتمال برگشت را به صفر ميرساند.
مهراوه فردوسي - گروه راديو و تلويزيون
امدادرساني در انبوه گل ولاي
اين كارگروه كه به مسووليت معاون اول رئيسجمهور و هيات همراه امروز به منظور بازديد از مناطق سيلزده مازندران و اتخاذ تصميمات لازم را براي جبران خسارات وارد اين استان ميشود، قرار است تصميمات لازم را براي جبران خسارت و رسيدگي به وضع سيلزدگان اتخاذ كند.
اين سيل كه در بخشهايي از مناطق مركزي و شرقي مازندران رخ داد، به گفته علي اکبر طاهايي، استاندار مازندران بيش از 410 ميليارد ريال خسارت به بخشهاي مختلف تاسيسات زيربنايي و ابنيه ساكنان اين مناطق وارد كرد و شدت گل و لاي جامانده از سيل كار امدادرساني را سخت كرده است.
بهشهر در ميان اين مناطق آسيب بيشتري ديد. افزون بر خسارات فراوان به بخشهاي شهري و روستايي، راهها و تاسيسات زيربنايي، هشت نفر نيز در اين شهر جان خود را از دست دادند.
فرماندار بهشهر در اين باره به جامجم ميگويد: اكنون امدادرساني به كمك شهرداريهاي مناطق مختلف شهر در حال انجام است و 2200 نفر از نيروهاي امداد، فني، بسيج، هلال احمر و داوطلبان مردمي در هشت نقطه از مناطق سيلزده بهشهر در حال ياري رساندن به مسوولان شهري براي امدادرساني هستند.
محمدرضا البرزي با بيان اينكه هنوز در مرحله تخليه آب منازل و پاكسازي شهر از گلولاي هستيم، ميافزايد: بررسي خسارات وارده در مراحل بعدي قرار دارد و فعلا نميتوان تخمين درستي در اين باره زد.
وي تصريح ميكند: تمام تلاش خود را انجام خواهيم داد تا هرچه زودتر زندگي در شهر به حالت اوليه خود برگردد، اما رسيدگي به اين مهم نيازمند توجه و اعتبارات ملي است.
شهردار بهشهر نيز با بيان اينكه 80 درصد منازل سيلزده بهشهر فاقد پروانه است، به فارس ميگويد: اين منازل كه در محله كوهخيل و فراشمحله قرار دارد پروانه ساختماني است. 20 درصد بقيه منازل در اين منطقه نيز چون در حال خارج شدن از بافت فرسوده و نوسازي است، پروانه دارد.
وي با بيان اينكه فقط حدود 15 درصد منازل آسيبديده در اين سيل بيمه است، تصريح ميكند: تاكنون 35 درصد عمليات امدادرساني در حوزه بهشهر توسط شهرداري انجام شده است كه به دليل وسعت و حجم بالاي سيل كار عملياتي همچنان ادامه دارد.
شهردار بهشهر خاطرنشان ميكند: مشكلات فراواني در حوزه سيل بهشهر وجود دارد، ولي اولويت اول ما منازل مردم است و در اين راستا نيازمند لجنكشها هستيم كه بايد دستگاههاي مختلف در اين رابطه با قوت وارد عمل شوند.
غلامرضا زارعاشرفي، مدير آب و فاضلاب شهري بهشهر با بيان اينكه تاكنون 900 ميليون تومان بر اثر اين سيل به تاسيسات آبرساني در بهشهر خسارت وارد شده است، ميگويد: در جريان سيل بهشهر چهار حلقه چاه آب شرب دچار آسيبديدگي شده كه سه دستگاه چاه بهسازي شده و يك حلقه چاه صد درصد تخريب و يك چشمه با آبدهي 80 ليتر در ثانيه از مدار بهرهبرداري خارج شده است.
بازسازي گلستان نيازمند اعتبار است
در همين حال از سوي كميسيون كشاورزي مجلس گروهي متشكل از چهار نماينده روز يكشنبه گذشته وارد استان گلستان شدند تا طي يك سفر دو روزه به بررسي وضع خسارت سيل در اين استان بپردازند.
علي ايرانپور، رئيس اين هيات چهارنفره با تشريح بازديدهاي گروه همراهش از مناطق مختلف استان گلستان به جامجم ميگويد: بر اساس بررسيهاي ميداني كه از مناطق مختلف داشتيم، سه شهرستان عليآباد كتول، آزادشهر و كلاله و روستاهاي اين مناطق بيشترين خسارت را متحمل شدند.
وي با بيان اينكه ابعاد خسارت در حوزه روستاها و بويژه راههاي روستايي و مواصلاتي در اين مناطق بسيار گسترده است، ميافزايد: راههاي بين مزارع كشاورزي و پلها در اين مناطق حدود 100 درصد تخريب شده و بسياري از مزارع كشاورزي نيز به طور كامل از بين رفته است.
ايرانپور درباره وضع كنوني سيلزدگان و نحوه امدادرساني به آنها نيز خاطرنشان ميكند: گرچه تاكنون كارهاي خوبي از طرف سازمانهاي مسئول انجام شده، اما وضع سيلزدگان خوب و راضيكننده نيست و هنوز به زمان زيادي نياز است تا اين وضع ساماندهي شود.
نماينده مردم اصفهان علت تاخير در ساماندهي و پاكسازي مناطق و منازل تخريب شده و آب گرفته را نبود بودجه و اعتبار عنوان ميكند و ميگويد: سازمانهاي مختلف استان براي رفع اين وضع طرحهاي خوبي ارائه دادهاند، اما نبود اعتبار و بودجه باعث شده عملا اين طرحها روي كاغذ بماند و تخريبات و خسارات وارد شده، بدون جبران و بازسازي رها شود كه اين روند با توجه به نزديكي فصل سرما نگرانكننده است.
عضو كميسيون كشاورزي در مجلس خسارات وارد شده در سيل اخير استان گلستان را 95 ميليارد تومان اعلام ميكند و ميگويد: از ابتداي سال تاكنون 16 سيل در گلستان رخ داده كه سه مورد آن بسيار عميق و فاجعهآميز بوده و سه كشته و 215 ميليارد تومان خسارت نيز در پي داشته است.
ايرانپور با بيان اينكه در اين سفر علاوه بر بازديد از نقاط مختلف استان و بررسي وضع مناطق سيلزده بويژه در بخش كشاورزي، دو طرح جامع جلوگيري از سيلاب و اطفاي حريق در گلستان نيز پيشنهاد و پيگيري شد، خاطرنشان ميكند: اميدواريم با تخصيص اعتبارات لازم از سوي دولت و مجلس، اين طرحها اجرايي شود.
در همين حال، جواد قناعت، استاندار گلستان نيز از پايان و تكميل طرح پيشگيري از سيل جنگل گلستان خبر ميدهد و ميگويد: با توجه به اينكه در سال 81 شاهد سيل بزرگي در اين منطقه بوديم كه تعداد زيادي از هماستانيها و هموطنان ما كشته شدند، از آن زمان سعي كرديم تا براي جلوگيري از سيل پروژهاي را اجرا كنيم تا دوباره شاهد اين حادثه نباشيم.
جواد قناعت با بيان اينكه بعد از اجراي مراحلي از اين پروژه شاهد سيلهايي بدتر از سال 81 بودهايم كه خسارت زيادي در بر نداشت، ميافزايد: اين پروژه در حال حاضر رو به اتمام است و انشاءالله تا پايان سال 91 به اتمام خواهد رسيد.
هشدارها جدي گرفته نشد
آمارها نشان ميدهد در 53 سال گذشته بيش از 12 هزار شهروند ايراني بر اثر سيلاب جان خود را از دست دادهاند. موضوع سيل و وقوع سيلاب و راههاي پيشگيري از آن پس از تشكيل سازمان مديريت بحران كشور در دستور كار اين سازمان قرار گرفت، ولي پس از گذشت چهار سال از تاسيس اين سازمان و ادعاي مديريت آن مبني بر انجام 1200 برنامه مقابله با سيلاب، سيل همچنان جان شهروندان را تهديد ميكند.
فاطمه مرادزاده - گروه ايران
قاتلين مرد نيکوکار مجازات شدند
يكي از اين پروندهها در مورد مرد نيكوكاري بود كه از خيرين و چهرههاي ماندگار بود و مدارس زيادي را ساخته و قتلش تاثير زيادي روي جامعه گذاشته بود.
اين مرد به طرز فجيعي در دفتر كارش به قتل رسيده بود. او را با چيزي شبيه طناب پلاستيكي بسته و بعد به قتل رسانده بودند. زماني كه پرونده را در اختيار گرفتم و به دقت خواندم ديدم سه مرد و يك زن متهمان آن بودند.
روز حادثه مرد نيكوكار در دفتر كارش بوده كه زن منشي نقشه را اجرا كرده و همدستانش را به داخل دفتر راه داده و قبل از اين كه مرد بيچاره بتواند كاري بكند آنها او را به قتل رساندند و مقدار زيادي پول و مدارك از شركت او به سرقت ميبرند، بعد جسد را رها كرده و متواري ميشوند.
نقشهاي كه اين چهار متهم كشيده بودند كاملا بينقص بود. زن جوان كه طراح اصلي اين نقشه بود طوري زمانبندي كرده بود كه همه چيز درست از آب درآيد او حتي به فرزندان مقتول گفته بود كه پدرشان با فردي در دفترش قرار داشته و او بعد از ساعت چهار كه ساعت كاري اش تمام شد ديگر در دفتر نمانده و رفته است و نميداند او حالا كجاست. اين زن حتي توانست براي مدتي پليس را سرگردان کند تا به دنبال قاتلي از ميان مشتريان مرد نيكوكار باشند.
چند ماه بعد و در حالي كه اوليايدم نااميد شدهبودند پليس از طريق كنترل خطوط تلفن و مدارك سرقتي كه از خانه زن منشي به دست آوردند آنها را شناسايي و بازداشت كرد.
هرچه در خواندن پرونده جلوتر ميرفتم به عمق فاجعهاي كه اين گروه جنايتكار انجام داده بودند بيشتر پي ميبردم. تا اين كه متوجه شدم مقتول دو دختر دارد كه آنها را از پرورشگاه آورده است و خودش از آنها مراقبت و دختران كوچك را بزرگ كرده و دانشگاه رفتهاند و براي خود كسي شدهاند. يكي از اين دختران علاقه شديدي به پدرش داشت و بشدت پيگير پرونده بود و ميگفت ميخواهد قاتلان پدرش به سزاي اعمال خود برسند.
اين دختر ميگفت:پدرم هر روز ساعت شش بعدازظهر به خانه ميآمد. وقتي كه قرار داشت يا ميخواست ديرتر بيايد به من خبر ميداد تا شام منتظرش نباشم، اما آن روز نه به من تلفن كرد و نه آن كه به خانه آمد. من هم هر چقدر با او تماس گرفتم جوابم را نداد. با زن جوان كه منشياش بود تماس گرفتم او هم گفت ساعت چهار دفتر را ترك كرده است و ديگر خبري از پدرم ندارد. او گفت پدرم يك قرار كاري داشته است. خيلي نگران بودم چون اين رفتار پدرم سابقه نداشت تا اين كه شب هنگام او را در دفتر كارش پيدا كرديم در حالي كه دست و پايش را بسته و او را به قتل رسانده بودند.
دختر جوان خيلي تحت تاثير قرار گرفته بود و به همين خاطر هم اصرار داشت تا هرچه زودتر عاملان قتل مجازات شوند. من يك وقت رسيدگي ويژه تعيين كردم و همه چيز براي محاكمه آماده شد.
متهمان يك به يك آمدند و صحبت كردند. همه آنها زن منشي را عامل قتل معرفي كردند و گفتند اگر او اين نقشه را طراحي نميكرد و ما را به آنجا نميكشاند اين اتفاق نميافتاد.
زن منشي اما همه چيز را منكر ميشد و ميگفت مردان جوان خودشان نقشه قتل را طراحي كردند، اما در نهايت با سوالات فني كه در دادگاه پرسيدم زن جوان را به دام انداختم.
او ديگر نتوانست جواب سوالات من را بدهد چون دروغ گفته بود. در نهايت دو متهم اصلي پرونده را كه ضرباتشان كشنده بود به اتفاق همكارانم به قصاص و متهم رديف سوم را نيز به زندان محكوم كرديم، اما زن جوان را كه متهم رديف چهارم بود به خاطر اين كه هم معاونت و هم امريت در قتل داشت به اشد مجازات يعني 15 سال حبس محكوم كرديم.
دختر جوان مقتول نيز آرام شد چرا كه عاملان قتل پدرش مجازات شدند. (جام جم - ضميمه تپش)
نورالله عزيزمحمدي ـ قاضي دادگاه كيفري استان تهران
هيجان در كوهستان هاي نروژ
به گزارش جام جم آنلاين به نقل از زاپ اكتو، پرش كنندگان سقوط آزاد كوهستان هاي ايكسدالن نروژ را براي انجام اين ورزش مهيج انتخاب كردند. انتخابي بجا براي مشاهده مناظري بديع از طبيعت بكر كوهستان.
آنها در عين حال ابتكار زيادي به خرج داده تا به شيوه اي هنرمندانه از صحنه هاي سقوط آزاد خود فيلم برداري كنند به طوري كه بيننده بتواند از چشم اندازهاي بي نظير كوهستان حداكثر استفاده را داشته باشد.
اين فيلم فوق العاده را با هم مي بينيم. مترجم: بهرام افتخاري.
بوي بد دهان ميگويد چه بيماري داريد
امیر محمد جلادت با بیان اینکه تمام موارد بوی بد دهان به بیماریهای دهان و دندان مرتبط نمیشود، گفت: بوی بد دهان یک علامت است که میتواند گویای بیماریهای مختلفی مانند مشکلات دهانی و غیر دهانی شامل بیماریهای مجاری تنفسی، اختلالات دستگاه گوارش، نارسایی کبد و سیروز کبدی، دیابت ونارسایی کلیه باشد و برای درمان صحیح لازم است که ابتدا علت تشخیص داده شود.
وی افزود: بیماریهای دستگاه گوارش و فساد غذا در معده از جمله مواردی هستند که باعث پوسیدگی دندانها میشوند. پُری معده ممکن است باعث عفونت لثهها شود و پاکسازی دستگاه گوارش با داروهای مناسبی مانند خیسانده برگهها یا داروی گلقند یا سکنجبین عسلی در زمانی که حرارت در معده داریم در رفع بوی بد دهان مؤثرند.
پرهیز از پرخوری و رو همخوری برای مقابله با بوی بد دهان
دستیار طب سنتی دانشگاه علوم پزشکی تهران با اشاره به راههای مقابله با بوی بد دهان، تصريح كرد: برای مقابله با بوی بد دهان باید از پرخوری و رو هم خوری پرهیز کرد.
موادی که به هضم غذا کمک میکنند مثل سبزیهای ریحان و چای (با رعایت فاصله از وعده غذایی) میتوانند در رفع بوی بد دهان مؤثر باشد.
دکتر جلادت ترشحات سینوسی را یکی از علل بدبویی دهان دانست و افزود:ترشحات سینوسی نیز یکی دیگر از علل بدبویی دهان هستند و پاکسازی سر و سینوسها در این موارد کمک کننده است اما پوسیدگی دندان و بیماریهای سینوسی خود میتواند ناشی از بدهضمی باشد لذا در کنار شستشوی بینی و دهان رعایت نکات بهداشتی مثل جویدن آرام غذا، پرهیز از حرکات سنگین بعد از غذا و عدم مصرف مایعات حین غذا خوردن در کاهش بوی بد دهان مؤثرند.
به گفته وی، مصرف آدامس سقز ضمن اینکه به بهداشت دهان و دندان کمک میکند در بهبود هضم نیز دخیل است.
انجیر رفع کننده یبوست
دستیار طب سنتی از دانشگاه علوم پزشکی تهران، یبوست را یکی از دلایل بدبویی دهان دانست و بر مصرف انجیر به عنوان رفع کننده این مشکل تاکید کرد و افزود: باید به وضعیت اجابت مزاج نیز توجه داشت چرا که یکی از علل بدبوی دهان یبوست است. در درمان یبوست رعایت نکات بهداشتی مذکور از جمله خوب جویدن غذا و پرهیز از تداخلات غذایی لازم است. مصرف انجیر میتواند در رفع این مشکل نیز مؤثر باشد.
شناخت علت، گام اول درمان بوی بد دهان
جلادت خاطرنشان کرد: در رفع بوی بد دهان قدم اول شناخت سبب است و استفاده صحیح از مسواک، نخ دندان، زبان پاک کن و پاکیزه نگه داشتن دندان مصنوعی در کنار توجه به توصیههای بهداشتی در زمان صرف غذا از جمله مهمترین اقدامات پیشگیری کننده از بوی بد دهان هستند. دهان شویههای آنتیسپتیک خصوصاً کلرهگزیدین نیز به عنوان مکمل روشهای مکانیکی میتوانند به برطرف کردن بوی دهان کمک کنند. استفاده از غذاهای فیبردار مثل سبزیجات تازه و هویج مفید هستند، بلافاصله بعد از غذا نباید خوابید و از روهم خوری باید پرهیز کرد.(سینانیوز)
سارا اميري
چرا خسته ميشويد
يكي از دلايلي كه باعث تكراري شدن شما نزد همسرتان ميشود، تغييرنکردن ظاهر شماست. از اين رو لازم است متناسب با شرايط، سن و جايگاه اجتماعي خود تغيير كنيد.
زنگ خطر
اگر شوهرتان كمتر حرف ميزند و به جاي گذراندن وقت آزاد خود با شما، وقت خود را با دوستانش در بيرون از خانه ميگذراند شايد به اين علت است كه شما غرق در مسووليتهاي خانه شدهايد.
زماني را در بيرون از خانه با همسرتان سپري كنيد و لحظات لذتبخشي را با يكديگر داشته باشيد تا تاثيرش را ببينيد.
سعي كنيد از مدل موها و آرايش جديد استفاده كنيد. اگر توان مالي نداريد ميتوانيد خودتان به آرايش موهاي خود بپردازيد و لباسي زيبا به تن كنيد. ورزش كنيد تا قلب و پوستي سالم داشته باشيد.
كاري كه هر دو از آن لذت ميبريد را انجام دهيد. وقتي مسووليتهاي كاري و خانواده تمامي وقت شما را پر ميكند، هر چه سريعتر جاي خاصي براي روابط صميمانه با همسرتان باز كنيد.
اگر رابطه با همسرتان براي شما خستهكننده شده است، به جاي اينكه به فكر شخص ديگري بيفتيد و بخواهيد ديگري را جايگزين كنيد، بهتر است تغييري هرچند كوچك در زندگيتان ايجاد كنيد.
گاهي تنها با بيان احساسات و آرزوهايتان ميتوانيد تازگي به روابط بين خود ببخشيد.
حرف يكديگر را بشنويد، يكديگر را غافلگير كنيد، زماني را صرف پيشرفت شخصي خود كنيد و آخرين توصيه اينكه باهم خاطرههاي زيبا و بياد ماندني جديدي بيافرينيد. (جام جم - ضميمه چارديواري)
مدارك تازه درباره مرگ قذافي
به گزارش رادیو بی. بی. سی، دیده بان حقوق بشر گزارش داد: شواهد جدیدی وجود دارد که نشان میدهد که نیروهای مسلح مخالف نظام معمر قذافی، دیکتاتور سابق لیبی در مصراته توانستند دهها تن از نیروهای قذافی را که همراه وی بودند، دستگیر کنند و سلاحهایشان را بگیرند.
دیدهبان حقوق بشر در گزارشی به توصیف آخرین لحظات زندگی معمر قذافی پرداخته و اعلام کرد که افراد مسلح طرفداران قذافی را به یکی از هتلها بردند و سپس آنها را به طور وحشیانهای مورد ضرب و شتم قرار داده و در آنجا دست به گستردهترین کشتار دسته جمعی زدند.
در این گزارش آمده است که مخالفان لیبیایی دو ماه بعد از ورودشان به طرابلس، قذافی و معتصم، پسرش را در شهر سرت دستگیر کردند و آن دو در زمان بازداشتشان کشته شده بودند و سپس جسدهایشان در مصراته نشان داده شد.
پیتر بوکارت، مدیر بخش اضطراری دیدهبان حقوق بشر اظهار کرد: شواهد موجود نشان میدهد که 150 تن همراه کاروان قذافی بودند که 66 تن از وفاداران قذافی در هتلی در خارج از شهر سرت و بقیه به مصراته برده و در آنجا کشته شدند.
بوکارت در ادامه افزود: همچنین به نظر میرسد که شورشیان توانستند معتصم قذافی را که مجروح شده بود، بازداشت کنند و وی را به مصراته منتقل کنند و در آنجا بکشند.
وی خاطرنشان کرد: مدارک جدید اظهارات مسئولان لیبیایی مبنی بر اینکه قذافی در جریان شلیک گلوله کشته شده نه بعد از بازداشتش را زیر سوال میبرد.
شورای انتقالی لیبی با اعمال فشارهای کشورهای غربی متعهد شد که در خصوص کشته شدن قذافی و پسرش تحقیق کند اما سازمانهای حقوقی اعلام کردند که تنها شواهد اندکی از آن زمان به دست آمده است.
این در حالیست که دیده بان حقوق بشر در گزارش خود گفته است دکتری که قذافی را کالبد شکافی کرده بود از سوی مخالفان قذافی تهدید شده بود که حق ندارد حرفی درباره جزئیات مرگ قذافی بزند.
دیدهبان حقوق بشر در گزارش مذکور اعلام کرد که شواهد جدید شامل فیلمهای موجود در گوشیهای همراه مخالفان و مصاحبه با افسران گردانهای مخالف و اظهارات برخی از همراهان قذافی است که نجات پیدا کردند.
در این گزارش آمده است که قذافی به همراه ابوبکر یونس، وزیر دفاع خود و یکی از محافظانش به یک گودال پناه میبرند و محافظ قذافی در صدد پرتاب یک خمپاره به سوی مخالفان برمیآید اما خمپاره به طور تصادفی به طرف گودال برگشته و میان قذافی و وزیر دفاع منفجر میشود که مرگ وزیر دفاع و زخمی شدن قذافی را در پی دارد.
در فیلمهای مذکور نشان داده شده است که معمر قذافی که زخمی شده بود از سوی یکی از مخالفان از پشت هدف یک جسم تیز و برنده قرار گرفته و به دلیل خونریزی شدید جان خود را از دست میدهد و همه این رخدادها پیش از شلیک گلوله به سرش از سوی یکی دیگر از مخالفان بوده است. (ايسنا)